آلپتکین دورسوناغلو، کارشناس و تحلیلگر ترکیهای، معتقد است که دولت ترامپ پیش از انتخابات کنگره با مانوری زیرکانه بحث پایان جنگ در یمن را مطرح کرده و نگاهها را از قتل جمال خاشقجی به سویی دیگر جلب کرده است.
به گزارش آران نیوز: وزرای خارجه و دفاع آمریکا در ۳۱ اکتبر سال جاری میلادی اعلام کردند که کشورشان از ائتلاف عربی به رهبری عربستان سعودی میخواهد تا حملات هوایی خود را به تمامی مناطق مسکونی در یمن متوقف کند.
این اظهارات دو وزیر آمریکا در آستانه انتخابات کنگره و تقریباً حدود یک ماه پس از ناپدید شدن جمال خاشقجی، روزنامهنگار سعودی، توجه جامعه جهانی را به خود معطوف کرد، اما سؤالی که درباره این موضوع مطرح میشود آن است که چرا ایالات متحده در چند سالی که از جنگ یمن میگذرد، به صراحت خواستار این جنگ نشده بود؟ آیا این رویکرد آمریکا به مسئله قتل جمال خاشقجی روزنامهنگار سعودی ارتباط دارد؟
آلپتکین دورسوناغلو، کارشناس و تحلیلگر ترکیهای، در پاسخ به این سؤالات گفتوگویی را با خبرنگار ایکنا انجام داده است که مشروح آن از نظر می گذرد:
۱ - چرا آمریکاییها اخیراً میگویند که خواهان توقف جنگ در یمن هستند؟
آمریکا ۳۱ اکتبر اعلام کرد که برای پایان جنگ یمن فضای خوبی مهیاست و اکنون زمان مذاکره فرارسیده است. در واقع، چهرههای مخالف ترامپ در آمریکا از خبر کشته شدن جمال خاشقجی در کنسولگری عربستان سعودی در استانبول به صورت کمپین رسانهای استفاده میکنند. ترامپ به دلیل فشارهای داخلی یا باید ولیعهد سعودی را محکوم میکرد و یا اینکه مجبور بود برای محافظت از او حامیاش باشد.
از آنجایی که ولیعهد سعودی با داماد ترامپ و رژیم اسرائیل روابط نزدیکی دارد و ترامپ به واسطه او توانسته است با فروش میلیونها دلار سلاح به عربستان مبالغ هنگفتی را به صندوقهای مالی آمریکا بیاورد، مایل نبود که محمدبنسلمان را از دست دهد، اما از سویی دیگر این اتفاقی که در کنسولگری سعودی رخ داد قابل کتمان نیست.
دولت ترامپ پیش از انتخابات کنگره مانوری زیرکانه انجام داد و با مطرح کردن بحث پایان جنگ یمن نگاهها را از مسئله کشته شدن روزنامهنگار واشینگتن پست به سویی دیگر کشاند. این در حالی است که آمریکا در سالهای گذشته حوادث یمن را نادیده گرفته است.
آنها بدین وسیله توانستند که حداقل تا انتخابات کنگره با تغییر موضوع روز جهان هم کمی از زیر بار فشارها رهایی یابند و هم خود را همچون یکی از طرفهای خواهان صلح در یمن نشان دهند.
پس از انتخابات کنگره و کمرنگتر شدن اخبار خاشقجی در آمریکا این موضوع آشکار شد که هم دولت ترامپ و هم مخالفان آن از موضوع جنگ یمن در مسائل داخلی خود استفاده میکنند.
۲ - اما این موضوع که از جنگ یمن مانند ابزاری سیاسی و تجاری استفاده میشود فقط مختص آمریکا نیست. به نظر میرسد که ترکیه نیز در برخی موارد سیاستی مشابه را اتخاذ کرده است.
بله این مسئله درباره ترکیه نیز صدق میکند. اردوغان در یک سخنرانی در ۲۰۱۵ همچون یک وزیر سعودی با متهم کردن ایران وعده داد که از سعودیها حمایتهای اطلاعاتی خواهد کرد، اما اکنون ترکیه از مسئله جمال خاشقجی همچون ابزاری علیه ترامپ و سعودیها برای چانهزنی استفاده میکند.
ترکیه با افشا کردن تدریجی اطلاعات درباره قتل جمال خاشقجی اجازه نمیدهد که این مسئله از میان موضوعات روز خارج شود.
طبق اخبار مطبوعات آمریکا، آنکارا در قبال پایان دادن به پرونده جمال خاشقجی میخواهد که فتحالله گولن متهم کودتای ۱۵ جولای ترکیه را از آمریکا تحویل بگیرد.
ارائه فایلهای صوتی مربوط به قتل خاشقجی به آمریکاییها و اروپاییان پس از انتخابات کنگره، در حالی که مسئله خاشقجی در مطبوعات آمریکا کمرنگتر شده بود، باعث شد که این موضوع دوباره در صدر اخبار جهان قرار گیرد. این امر نشان میدهد که آنکارا در مسئله جمال خاشقجی تاکتیک موفقیتآمیزی را پیش گرفته است.
۳ - ماجرای قتل خاشقجی طبیعتاً در جامعه بینالملل تبعاتی را برای سعودیها داشت. چرا سعودیها در شرایط فعلی به خصوص در حالی که بحث صلح در یمن مطرح میشود حملاتشان را در الحدیده افزایش دادهاند؟
در این باره دو احتمال وجود دارد: نخستین احتمال آن است که سعودیها اعتقاد دارند درخواست آمریکا برای پایان جنگ جدی نیست. زیرا هیچ کس همچون سعودیهای به خوبی نمیداند که برای خرید سلاح از آمریکا صدها میلیون دلار صرف کردهاند و این جنگ برای ایالات متحده منافع زیادی داشته است. یعنی سعودیهای میدانند که این درخواست آمریکا موقت است و با هدف به حاشیه راندن مسئله خاشقجی مطرح میشود.
اما احتمال دوم؛ اگر آمریکاییها برای پایان دادن به جنگ یمن جدی باشند، سعودیها برای اینکه در هنگام مذاکرات بتوانند امتیازات زیادی را به دست آورند میخواهند که در حوزه نظامی برتر باشند. از این رو، به این فکرند که تا روز مذاکره به شدت حملات بیفزایند.