«گریگول برادزه» استاد انستیتو شرقشناسی تفلیس، گفت: شعر حافظ در قرون گذشته، نهتنها در سرزمینهای مسلماننشین، بلکه در جامعه مسیحی گرجستان نیز محبوبیتی بینظیر داشته است.
به گزارش آران نیوز: برادزه که در همایش پیوندهای فکری ایران با آسیای مرکزی و قفقاز در تهران سخن میگفت، نوشتههای باقیمانده روی مُهرهای سلطنتی را به عنوان شاهدی بر این مدعا معرفی کرد.
وی گفت: کتیبههای منظوم پارسی بر روی مُهرهای سلطنتی ایران، نخستین بار در نیمه دوم قرن پانزدهم میلادی و در زمان حکومت آق قیونلوها ظاهر شدند. به عنوان مثال، 'سلطان یعقوب بن اوزون حسن' زیر چندین فرمان که به زبان فارسی در شهر تبریز صادر کرده است، مُهری را به کار برده که در وسط آن نوشته شده 'یعقوب ابن حسن' و دورادور آن، این بیت از حافظ به خط فارسی نوشته شده است:
هرآنکه جانب اهل خدا نگه دارد
خداش در همه حال از بلا نگه دارد
برادزه تأکید کرد: این علاقه به شعر حافظ در مُهرهای شاهان مسیحی گرجستان نیز دیده میشود. برای مثال، 'کینگ داوید' دهم از پادشاهی کارتلی، مُهری هشتضلعی داشت که در وسط آن، نام او و دورادور آن، همان بیت حافظ که روی مُهر سلطان یعقوب بود، دیده میشد؛ با این تفاوت که در مُهر کینگ داوید، بر اساس یک نسخه دیگر از دیوان حافظ، نوشته شده است 'هرآنکه جانب اهل وفا نگه دارد، خداش در همه حال از بلا نگه دارد'.
این استاد انستیتو شرقشناسی تفلیس ادامه داد: به عنوان مثالی دیگر، از الکساندر دوم حاکم گرجی منطقه کاختی، انگشتری به جا مانده که روی نگین آن بیتی از حافظ حک شده است:
نه عمر خضر بماند، نه ملک اسکندر
نزاع بر دنیای دون مکن درویش
گریگول برادزه، سخنرانی خود را با نقل این سخن از ایوان جوانشویلی، بنیانگذار دانشگاه تفلیس پایان داد که 'شعر و فرهنگ، باعث ایجاد وحدت معنوی گرجیان و ایرانیان بود و دوستی و محبت را جانشین خصومت میساخت. فرهنگ ایران دوره اسلامی برای گرجیان نامأنوس نبوده است و آنان پیوسته برای علم و هنر ایرانی و ادبیات فارسی، احترام فراوان قائل بودهاند.'
** ارتباط فرهنگی ارامنه با ایران پس از تسلط روسیه
سید مهدی حسینی تقیآباد، مدیرعامل بنیاد مطالعات قفقاز نیز در این همایش، موضوع سخنرانی خود را به رابطه ایرانیان ارمنی ساکن قفقاز با ایران در قرن نوزدهم، پس از انضمام این منطقه به روسیه تا انقلاب بلشویکی اختصاص داد.
وی با اشاره به اینکه در قرن نوزدهم شمار شایان توجهی از اتباع کشورمان از جمله شماری از ایرانیان ارمنی برای کار و تجارت به روسیه مهاجرت کرده و بیشتر آنها در قفقاز ساکن شده بودند، خاطرنشان کرد که بسیاری از اسناد و مدارک، حاکی از تعلق خاطر آنها به ایران و خودآگاهی آنها از ملیت ایرانیشان در آن دوره است.
او با اشاره به اینکه ارتباط ارامنه ساکن روسیه با ایران، صرفا محدود به ایرانیان ارمنی نمیشده است، یادآوری کرد که برخی از ارمنیهای قفقازی نیز نقش مهمی را در ارتباط با ایران ایفا کردهاند. او از 'یپرمخان' به عنوان یکی از ارامنه قفقازی که نقش مهمی در تحولات ایران داشت، نام برد.
حسینی گفت: یپرمخان (Yeprem Khan) زاده 'بارسوم'، یکی از روستاهای شهر گنجه بود؛ با این حال، او به مشروطهخواهان ایران پیوست و پس از سقوط استبداد صغیر به ریاست نظمیه تهران نیز رسید.
وی با اشاره به سه سفر مظفرالدینشاه قاجار به خارج کشور، یادآور شد: در آن زمان، برای رسیدن به اروپا، از انزلی به باکو میرفتند و از آنجا عازم روسیه واروپا میشدند. دریکی از این سفرها، انتظار میرفت مظفرالدینشاه شب را در منزل'حاج زینالعابدین تقیاف' که فردی خوشنام و بلندآوازه در باکو بود بماند، اما شاه ایران شب را در خانه فردی ارمنی به نام تومانیان سکنی گزید. این موضوع، باعث گلایه تقیاف شد که چرا پادشاه کشور مسلمان در منزل ارمنی مانده است و پاسخ مظفرالدینشاه این بود که شب را در منزل رعیت ایران (تبعه ایران) ماندیم.
مدیرعامل بنیاد مطالعات قفقاز از خاطرات میرزا رضاخان دانش، ملقب به 'پرنس ارفعالدوله' که زاده تبریز بود،به عنوان شاهدی دیگر از رابطه فرهنگی ارمنیان و ایران در قرن نوزدهم یاد کرد و گفت: پرنس ارفع در خاطرات خود از ایروان در مسیر سفر به تفلیس که حدود سال 1870 نگاشته است، میگوید شبی عروسی فرزند یکی از بزرگان بود و گروهی نوازنده و خواننده، مجلس را گرم میکردند. این گروه موزیسین، اهل قراباغ و شامل نوازندگان مسلمان و ارمنی بودند. معلوم شد پدر خواننده که ارمنی بود، او را در کودکی به مدرسه مسلمانان فرستاده بود و او چند شعر از سعدی را از بر داشت. صاحب مجلس به افتخار من که تبریزی بودم، به خواننده گفت اگر ترانه فارسی بلدی، بخوان و خواننده ارمنی گفت هم ترانه بلدم و هم تصنیف و ترانهای برای ما خواند.
حسینی تقیآباد به خاطرهای دیگر از پرنس ارفع، زمانی که سرکنسول ایران در تفلیس بود اشاره کرد و گفت:در آن سال، 'وبا' در تهران و تبریز همهگیر شده بود و چون بیماری میان کارگران ایرانی مقیم تفلیس شایع شده بود، فرماندار کل قفقاز، در آستانه صدور فرمان اخراج کارگران ایرانی و بازگرداندن آنها به ایران بود.در چنین شرایطی، ثروتمندان ایرانی تفلیس که بسیاری از آنها ایرانیان ارمنی بودند با همکاری هممیهنان مسلمان خود، به یاری هموطنان ایرانی شتافتند و با ساخت بیمارستان و مراکزی برای نگهداری بیماران در خارج از تفلیس، جلوی اخراج جمعی آنان را گرفتند.
سید مهدی حسینی، سخنان خود را با شعری از یک ایرانی ارمنی مهاجر به تفلیس که در 1892 از ایران مهاجرت کرده و پس از 25 سال آن شعر را درباره زادگاه خود 'سلماس' سروده بود، پایان داد.
** نگارههای خوارزم، متأثر از مکاتب تبریز و اصفهان است
«نگار آلائوا» پژوهشگر آکادمی علوم ازبکستان، در نخستین روز از این همایش به اشتراکهای فرهنگی ایران و ازبکستان پرداخت و گفت: نگارههای خوارزم و خیوه در ازبکستان، متأثر از مکتبهای نگارگری اصفهان و تبریز بوده است.
وی افزود: بسیاری از اندیشمندان دینی بزرگ در تاریخ ازبکستان، مانند خواجه مولانا اصفهانی، عبدالقادر مشهدی، میرابراهیم مشهدی، مسعود شروانی و روزبهخان اصفهانی در اصل ایرانی بودهاند.
آلائوا درباره تأثیر معماری ایرانی بر ازبکستان نیز گفت: مشهور است که مدرسه بزرگ و معروف شیرقاضیخان در خیوه را پنج هزار ایرانی بنا کردهاند. همچنین بسیاری از جهانگردانی که به خوارزم و بخارا سفر کردهاند، در سفرنامههایشان نوشتهاند که معماری این دو منطقه، بسیار به معماری ایرانی شبیه است.
همایش پیوندهای فکری ایران با آسیای مرکزی و قفقاز، روزهای چهارشنبه و پنجشنبه در دانشگاه تهران و پژوهشکده تاریخ اسلام برگزار شد.
در این همایش دوروزه، بیش از 40 نفر از پژوهشگرانی ایرانی و غیرایرانی، حاصل تحقیقات خود را در قالب سخنرانی ارائه کردند.