در فرهنگ اسلامی، رفتارهاي انسان از باورهاي او سرچشمه مي گيرد. به همين دليل دین اسلام ابتدا باور انسان ها را به خداوند و آخرت؛ با ارجاع به فطرت خداجويي تقويت می کند وسپس آنها را به سوي اعمال صالح هدايت می کند. يكي از اعمال صالح ؛ صلح است. صلح هم از طريق فعل و هم ترك فعل مي تواند محقق شود.
به گزارش آران نیوز: کنفرانس بین المللی همکاری بین مذهبی و تمدنی تا همبستگی انسانی به میزبانی مرکز بین المللی همکاری های ادیان و تمدن های جمهوری آذربایجان و اتریش در هوف بورگ وین و با شرکت تعدادی از اندیشمندان و رهبران دینی مسلمانان ، مسیحیان و یهودیان برگزار شد.
از جمهوری اسلامی ایران ، دکتر ابوذر ابراهیمی ترکمان رییس سازمان فرهنگ و ارتباطات اسلامی در این کنفرانس بین المللی حضور داشت.
هدف از این نشست تسهیل گفت وگو بین ادیان و ایجاد همبستگی بین پیروان مذاهب مختلف بخصوص در مناطق بحران خیز در جهان و همچنین کاهش اسلام هراسی اعلام شد .
در این کنفرانس یک روزه شخصیت هایی چون شیخ الاسلام الله شکور پاشازاده رییس هیات مسلمانان قفقاز ؛میگل انهال امانویل نماینده عالی سازمان ملل متحد ؛ خالد عکاشه دبیر کمیسیون روابط مذهبی واتیکان و ایزاک دایان رهبر خاخام های ژنو وسوییس و دیگر شخصیت های مذهبی و دینی از پنج قاره جهان شرکت داشتند.
دکتر ابوذر ابراهیمی ترکمان ، رئیس سازمان فرهنگ و ارتباطات اسلامی در کنفرانس بین المللی «همکاری های مذهبی و تمدنی تاهمبستگی انسانی » که در وین امروز چهارشنبه آغاز شد ، گفت که وظیفه عالمان و کسانی که سخنانشان در دیگران نافذ است این است که به زدودن جهالت از پندار وکردار جوامع بیاندیشند و راههای عملی برای برون رفت از چنین وضعیتی را تبیین کنند.
متن کامل دکتر ابوذر ابراهیمی ترکمان را تقدیم می کنبم:
ابتدا مايلم از رياست محترم مركز بين المللي همكاري هاي اديان وتمدنهاي آذربايجان، وزارت امورخارجه آذربايجان واتريش و نيز جناب آقاي الله شكور پاشازاده رييس محترم اداره مسلمانان قفقاز تشكر قلبي خود را به دليل برپايي چنين نشستي ابراز نمايم
حضار محترم
در متون ديني؛ جهل در برابر عقل به كار رفته است و نه در برابر علم و هر كس كه از خرد خويش بهره نبرد، جاهل شمرده مي شود حتي اگر از نظر علمي در سطح بالايي باشد.
در باور اسلامي، عقل عهده دار نشان دادن راه صحيح از ناصحيح است از همين رو مي توان گفت : «خداوند عقل را در وجود بشر براي نجات از گمراهي قرارداده است»
توجه به عقلانيت و بهره گرفتن از عقل خدادادي، انسان را از جهالت دور مي كند. جهالتي كه امروز در جهان مشاهده مي شود نوعي جهالت مدرن است كه با علم نيز سازگاري يافته است. مقدس سازي رفتارهاي خشونت آميز به وسيله برداشت ها و تفسيرهاي غلط از نصوص ديني، سبب گرديده است كه جهالت مدرن پديد آيد. فطرت بشر با خشونت سازگاري ندارد و در هر زماني كه خشونتي را مرتكب شود عذاب روحي و عذاب وجدان او را احاطه مي كند، جاهلان مدرن براي رهايي از چنين عذابي، مي كوشند رفتار خود را بر آمده از يك باور ديني تلقي كنند تا از چنين عذاب هايي رهايي يابند. و نتيجه چنين رفتاري ؛ چهره سازي مشوه از دين است. گاندي معتقد بود خشونت عليه يك فرد خشونت عليه خداوند است.
امام محمد غزالي (450- 505 ه.ق) معتقد است: وجود ناقص هر چيزي از عدم محض، بهتر است، جز علم و دانش؛ یعنی انسان کم سواد از انسان بی سواد بدتر است بر همين پايه مي توان گفت بد فهمي ديني از بي ديني بدتر و مضر تر است. زيرا چنين فردي در معرض جهل مركب قرار دارد. رشد علمي بشر در سال هاي اخير به صورت فزاينده و با سرعت پيش رفته است اما در كنار اين پيشرفت ها، اخلاق و صلح در جهان به قهقرا كشانده شده است.
مهمترين ويژگي عقل، شناخت حقايق و تشخيص حق از باطل است و فقدان آن در روايات اسلامي به فقر تعبير شده است . يكي از مظاهر جهالت مدرن، خود مطلق انگاري وگاه خود خدا پنداري است. انسان خود مطلق انگار خود را جای خدا می نشاند و قضاوت های قطعی خود را مقدس شمرده و انجام آنها را فریضه می پندارد. انگاره هاي خود مطلق انگاري، جايي براي نياز و احترام به انديشه ديگران باقي نمي گذارد و در چنين وضعيتي صلح از دايره انگاره هاي فرد خود مطلق پندار بيرون مي رود. زيرا پيش فرض صلح، پذيرش احترام به انديشه ديگران و خروج از مطلق انگاري است. به همین دلیل با آنکه رشد علمی وجود داشته است اما به دلیل خود مطلق انگاری ها، رشد عقلی تحقق نیافته است و همین سبب پیدایش جهالت مدرن است که آثار آن دوری از معنویت و اخلاق است. همچنین در جهالت مدرن اصالت لذت بر سایر شئون انسانی چیره می شود. متاسفانه جاهلیت مدرن به سلاح علم و دانش مجهز گشته و سرعت آثار تخریبی اش بیش از دوران جاهلیت بدوی است. در دوران جهالت بدوی، آثار تخریبی جهالت از خود فرد واطرافیان و نیز تا حدودی از منطقه اش فراتر نمی رفت اما جهالت مدرن امروز فراگیر شده و جهان را در کام خود فرو برده است
در فرهنگ اسلامی، رفتارهاي انسان از باورهاي او سرچشمه مي گيرد. به همين دليل دین اسلام ابتدا باور انسان ها را به خداوند و آخرت؛ با ارجاع به فطرت خداجويي تقويت می کند وسپس آنها را به سوي اعمال صالح هدايت می کند. يكي از اعمال صالح ؛ صلح است. صلح هم از طريق فعل و هم ترك فعل مي تواند محقق شود.
فرمان دين به صلح متاثر از فرمان عقل به صلح و همزيستي مسالمت آميز است. پیامبران اساسا برای اینکه خرد پنهان مانده انسانها را بر انگیزند نازل شده اند. عقل آلوده نشده به جهالت و شهوات يعني عقل پاك هيچگاه صلح را به مثابه شر تلقي نمي كند و آنرا خير مي انگارد. در قرآن كريم در بيش از يكصد آيه به طور مستقيم يا غير مستقيم به صلح اشاره شده است. در يكي از آيات آمده است كه صلح خير است اساسا در فرهنگ اسلامي اصالت با صلح است. همچنين قرآن كريم مؤمنان را به صلح و آشتي دعوت نموده و ميفرمايد : «اى كسانى كه ايمان آوردهايد! همگى در صلح و آشتى درآييد و از گام هاى شيطان، پيروى نكنيد كه او دشمن آشكار شماست».
بنابراین جهالت مدرن در عصر کنونی مهمترین عامل دوری انسان از صلح و مدارا وهمگرايي است. از همین رو وظیفه عالمان و کسانی که سخنانشان در دیگران نافذ است این است که به زدودن جهالت از پندار وکردار جوامع بیاندیشند و راههای عملی برای برون رفت از چنین وضعیتی را تبیین کنند. تداوم چنین وضعیتی آثار بسیار زیانباری را در پی خواهد داشت. آیا هیچیک از دانشمندان کنونی سی سال پیش می توانستند وضعیت کنونی جهان را که غرق در خود مطلق انگاری است پیش بینی کنند و آثار زیانبار کنونی را حدس بزنند. جهان،ناباورانه در چنین وضعیتی گرفتار شده است.
توجه به مظاهر چشم نواز دنیوی، انسان را از اندیشیدن به خویشتن خود بازداشته است. درست مانند کسی که درد دارد اما با منحرف کردن توجه خود از درد خویش به یک موضوع دیگر، تا مدتی درد را فراموش می کند. توجه وافر بشر کنونی به لذایذ دنیوی، غفلت او از خویشتن و وعدم توجه به احکام خرد را به دنبال آورده است. خرد حکم به زیبایی و زشتی افعال می کند ولی با نادیده گرفتن آن از سوی بشر، رسانا بودن خود را از دست می دهد و پس از مدتی صدای خرد به گوش نمی رسد دقیقا مانند صدای آب دریا، که پس از مدتی به گوش ساکنین حریم دریاها و رودخانه ها نمی رسد زیرا رسانایی این صدا از بین می رود.
اکنون و در عصر ما همه به نیکی صلح ومدارا واتحاد بشري، حکم می کنند و خرد نیز آن را زیبا می پندارد اما توجه به مظاهر چشم نواز دنیوی صدای خرد را نارسا کرده و در یک غفلت عمومی، این صدا به گوش نمی رسد. انسان به دنبال آرامش است و می داند که با روی آوری به معنویت به این آرامش دست می یابد. اما به جای آنکه به آرامش های معنوی بیاندیشد، فریفته آرامش های ناپایدار دنیوی شده است واندیشه ناصحیح دوام بقا در دنیا نیز بر سرعت چنین فروغلطیدنی در غفلت، موثر بوده است.
در منطق قرآن كريم نیز غفلت از باطن دين به عنوان علت عدم پايبندي به دين و در نتيجه عدم ارتكاب اعمال صالح ذكر شده است يكي از مفسرين بزرگ، مهمترين علت انحطاط مسلمانان را اكتفاء و توقف در جسد احكام ديني و روي گرداندن از روح وباطن دين مي داند و معتقد است كه احكام فقهي را از اصول اخلاقي نبايد جدا كرد. زيرا جمود بر ظاهر احكام و غفلت از باطن دين، منجر به ميراندن مصالح تشريع احكام و غرض اصلي از دين و سعادت حيات انساني مي شود. بر اساس نظر فوق، غفلت از روح دين و توقف در ظواهر ديني كه تاب تفسيرهاي مختلف را دارد، اصلي ترين علت انحطاط مسلمانان است. اگر اخلاق و معنويت را، باطن دين بدانيم؛ در عصر كنوني مظاهر مادي از تمركز انسان به معنا و باطن عالم و نيز حقيقت هستي كاسته است. زیرا اساس معنويت بر تمركز استوار است. انسان فاقد تمرکز كه انديشه اش در ظاهر اشيا متوقف مي شود؛ نمي تواند از ظاهر عبور کرده به باطن راه یابد. انسان ظاهربين همه چيز را در محيط ديد جسماني خود مي پذيرد اما انسان معناگرا به شهود كه كار دل است روي مي آورد. عصر كنوني عصري است كه ديده هاي ظاهر بين بشر را تقويت كرده و چشم نوازي هاي دنيوي؛ او را متوجه خود كرده است اما نه خود واقعي او كه وابسته به منبع هستي است؛ بلكه خودي كه در پندار برای خود ساخته است. این خود مجازی ؛ گاه تا آنجا انسان را از خود واقعی اش دور می کند که با مغز دیگران فکر می کند و با پای دیگران راه می رود. انسان برای درست زیستن به خرد نیازمند است اما برای آرام زیستن نیاز به توجه به معنویت دارد. بازگشت توام به خرد و معنویت می تواند غبار غفلت را از جان آدمی بروبد و اندیشه محبت به دیگران را در وجود او به اندیشه برتر مبدل کند و صلح و همزیستی مسالمت آمیز را به دنبال بیاورد. انسان به دست خود، خود را در رنج بی شمار فرو می غلطاند و با خود دشمنی می کند. و کسی که با خود دشمن باشد نمی تواند با دیگران در صلح باشد. پس باید ابتدا انسان را با خودش آشتی داد و سپس انتظار صلح از او داشت و آشتی انسان با خود تنها با بازگشت به خرد ومعنویت میسر است.همگرايي واتحاد بشري در گرو بازگشت به خردورزي وعقلانيت است. اميدوارم اين اجلاس بتواند راهكارهايي را به بشريت هديه كند.