تاریخ : يکشنبه 5 ارديبهشت 1400
کد 68017

تحلیلی بر طرح ادعای ارضی جدید درباره دالان زنگزور

ادعای ارضی جمهوری آذربایجان درباره «دالان زنگزور» با منافع ایران و مفاد توافق قره باغ همخوانی ندارد و می تواند به منزله حذف ایران از تمامی معادلات انرژی و ترانزیتی منطقه قفقاز جنوبی باشد.

خبرگزاری آران نیوز به نقل از خبرگزاری مهر - سید حامد حسینی: سخنان «الهام علی‌اف» رئیس جمهور آذربایجان در همایش «نگاه نو به قفقاز جنوبی؛ توسعه و همکاری پس از مناقشه» که اخیراً در باکو برگزار شده حاوی نکات درخور توجهی بود. الهام علی‌اف در پاسخ به سئوال یکی از حاضرین تاکید داشت که جنگ بطور کامل پایان یافته و باکو هیچ برنامه‌ای برای استفاده از زور برای بازپس‌گیری مناطق قره‌باغ ندارد. ولی وی در ادامه بر لزوم بازگشت به دالان «زنگزور» و همچنین «ایروان» سخن گفت. وی همچنین ادامه داد که تا سه سال آینده تمامی زیرساخت‌های لازم برای بازگشت آوارگان مهیا شده و تمامی آوارگان بعد از بازگشت، استقلال مالی خواهند داشت و تا آن زمان (سه سال آینده) دالان زنگزور مورد استفاده قرار خواهد گرفت. وی همچنین در واکنش به مواضع ایران درخصوص دالان زنگزور اظهار داشت که ایران به هیچ وجه از ارمنستان جدا نخواهد شد و درحقیقت به اندازه معینی خط آهن و جاده در دیوار مرزی وجود خواهد داشت.
اوایل اردیبهشت سال جاری الهام علی‌اف در ادامه مواضع خود درخصوص ایجاد راه مواصلاتی بین «نخجوان» و آذربایجان در اظهاراتی بی سابقه تاکید کرد: «ما دالان زنگزور را اجرا خواهیم کرد، ارمنستان بخواهد یا نخواهد. اگر بخواهد، آسان‌تر حل خواهد شد و اگر نخواهد با زور حل خواهیم کرد».
از طرف دیگر «نیکول پاشینیان» نخست وزیر ارمنستان هم در واکنش به مواضع الهام علی‌اف، از طرح ارمنستان درخصوص معاوضه دالان مغری (زنگزور) با دالان نخجوان سخن به میان آورد. همچنین، ارمنستان بر لزوم خروج این کشور از بن بست و تمایل شدید آن به بازگشایی مرزهای خود با ترکیه پرده برداشت. البته سخنگوی وزارت خارجه ارمنستان نیز در پاسخ به ادعای ارضی رئیس جمهور آذربایجان، ضمن محکوم کردن ادعاهای الهام علی‌اف، مواضع وی را منافی صلح و آرامش در منطقه عنوان کرد.
با توجه به مواضع اخیر دو کشور درگیر در منطقه قفقاز جنوبی و همچنین وجود یک مولفه قدرت مهم به نام روسیه؛ علیرغم تمامی تحرکات نظامی ترکیه و آذربایجان، بروز مجدد یک جنگ نظامی جدید در منطقه کاملاً دور از ذهن بوده و بسیار بعید بنظر می‌رسد که طرفین بدنبال ایجاد درگیری جدید باشند. باید توجه داشت که شکست کامل و حذف پاشینیان به ضرر روسیه و حتی ترکیه خواهد بود. چرا که طبق عرف بین‌المللی با تغییر حکومت‌ها و انقلاب در یک کشور تمامی توافقات آن حکومت نیز مورد بازبینی قرار می‌گیرد و بقای دولت پاشینیان به تعبیری ضامن بقای توافق ۹ نوامبر است که به جنگ قره باغ پایان داد. کما اینکه در جریان اقدام شبه کودتای داخلی ارمنستان نیز شاهد آن بودیم که ترکیه بروز هرگونه کودتا در این کشور را محکوم و از تداوم حکومت پاشینیان حمایت کرد. از یک نگاه متفاوت می‌توان نقش ترکیه و روسیه را در راستای رقابت‌های این دو کشور از سوریه و لیبی و اوکراین تا قفقاز جنوبی مورد بازبینی قرار داد. ترکیه و روسیه دو روی سکه در تحولات قفقاز جنوبی هستند. البته با این تفاوت که ماهیت تاثیر روسیه در تحولات قفقاز جنوبی عمیق‌تر از ترکیه است.
در این میان، با روی کار آمدن دولت جدید در آمریکا و نگاه منتقدانه جو بایدن به تحرکات نظامی ترکیه در منطقه قفقاز جنوبی و بازپس‌گیری مناطق اشغالی قره‌باغ، بسیار بعید بنظر می‌رسد که تیم جدید کاخ سفید نسبت به هرگونه ماجراجویی جدید ترکیه در منطقه قفقاز جنوبی بی‌تفاوت باشد. صرفنظر از تمامی اختلافاتی که ترکیه و آمریکا در موضوع مدیترانه شرقی، خرید موشک اس ۴۰۰، کُردها، قبرس، مسائل حقوق بشری و غیره دارند، بی تردید هرگونه ماجراجویی جدید ترکیه و آذربایجان، مطابق نظر ایالات متحده نبوده و با واکنش این کشور مواجه خواهد شد، کما اینکه تماس تلفنی وزیر خارجه آمریکا با پاشینیان از سوی محافل آذری، نوعی تغییر موازنه در منطقه قلمداد شده است. البته بازدید سفیر آمریکا در ایروان از استان سیونیک (زنگزور) ارمنستان در هفته گذشته را نیز می‌توان در همین راستا ارزیابی کرد. همچنین پیش از این نیز دولت بایدن بمناسبت عید نوروز طی یک پیام طعنه آمیز به الهام علی‌اف، حل مسئله قره‌باغ را در چارچوب گروه مینسک عنوان کرده بود. لذا بنظر نمی‌رسد که آمریکا نسبت به هرگونه تحرک جدید در این منطقه بی‌تفاوت باشد.
درخصوص نقش ترکیه هم باید توجه داشت که این کشور بدنبال ایجاد یک هاب ترانزیتی- انرژی است تا با ایجاد پیوستگی سرزمینی با جمهوری آذربایجان، این کشور را از طریق خاک خود به اروپا متصل کرده تا ضمن تقویت محوریت خود در منطقه، زمینه‌های ضعیف‌تر شدن رقبای منطقه‌ای را فراهم آورد. لذا از همین روی، ترکیه ضمن تلاش برای جلب نظر غرب، سعی در تضعیف مولفه‌های فشار روسیه در منطقه قفقازجنوبی و مهار ظرفیت‌های جمهوری اسلامی ایران دارد. ترکیه بشدت بدنبال افزایش نقش ژئوپلتیک خود در منطقه قفقاز جنوبی است و سعی دارد از فرصت‌های پیش رو نهایت استفاده را کرده و ضمن خالی کردن ظرفیت‌های ژئوپلتیک رقبای منطقه‌ای خود، نفوذ خود را در منطقه بسط و گسترش دهد.
مسئله مهم دیگری که نمی توان از آن غفلت کرد؛ سرعت عمل آذربایجان در روز بعد از امضای توافقنامه ۹ نوامبر، نسبت به اسارت نزدیک به ۶۰ نفر از نظامیان ارمنی است که تاکنون با معرفی ایشان به عنوان تروریست، از آزادی آنها خودداری به عمل آورده و تردیدی نیست که آذربایجان از ایشان همانند یک اهرم فشار استفاده کرده و آزادی این گروه از نظامیان ارمنی را در گرو اخذ یک امتیاز سیاسی محقق خواهد ساخت.
نهایت اینکه با توجه به روند کلی تحولات منطقه در خصوص ادعای ارضی جدید آذربایجان نسبت به ارمنستان می‌توان چنین نتیجه گرفت:
 
۱. این اقدام با منافع جمهوری اسلامی ایران همخوانی ندارد و همچنین باتوجه به حذف جمهوری اسلامی ایران از تمامی معادلات انرژی و ترانزیت منطقه، می‌بایست جمهوری اسلامی ایران بطور رسمی طرح چنین ادعاهایی را محکوم کند.
۲. تاکید بر ایجاد «دالان زنگزور» با مفاد توافق ۹ نوامبر کاملاً در تضاد است چرا که در این توافقنامه بر رفع انسداد مسیرهای مواصلاتی اشاره شده است، نه ایجاد یک گذرگاه به بزرگی استان سیونیک ارمنستان (زنگزور).
۳. در طول تاریخ دالان یا گذرگاهی به اسم «دالان زنگزور» وجود نداشته و نوعی تحریف تاریخی محسوب می‌شود، البته طرح چنین ادعاهایی بیشتر در واکنش به انتقادات مخالفین درخصوص وضعیت حقوقی قره‌باغ بوده و مصرف داخلی دارد.
۴. با توجه به عضویت ارمنستان در پیمان امنیت جمعی، هرگونه تعرض به خاک این کشور با واکنش سایر اعضای این پیمان، از جمله روسیه مواجه خواهد شد.
۵. بنظر می‌رسد سخنرانی اخیر الهام علی‌اف نوعی تهدید بوده تا پاشینیان را نسبت به تسریع در بازگشایی کریدور باکو-نخجوان-آنکارا تحت فشار قرار دهد.
۶. طرح هرگونه ادعاهای ارضی جدید، در امتداد منافع رژیم صهیونیستی و گسترش نفوذ سرطانی آن در منطقه است.
 
  • نوشته شده
  • در يکشنبه 5 ارديبهشت 1400
captcha refresh