اظهارات اخیر وزیر خارجه ترکیه در قبال نظام سوریه و استفاده او از ادبیاتی نسبتاَ دوستانه در قبال دمشق، سوالات زیادی در خصوص چرایی این تغییر لحن آنکارا بویژه پس از اجلاس سهجانبه تهران ایجاد کرده است.
به گزارش آران نیوز به نقل از گروه بینالملل خبرگزاری فارس، پس از نشست سهجانبه تهران در ۱۸ ژوئیه گذشته، با حضور روسای جمهور ایران، روسیه و ترکیه، بسیاری از تحلیلگران و ناظران سیاسی پیشبینی کردند که این اجلاس، مستقیما بر صحنه سوریه تاثیر مثبت بگذارد و به تعدیل موضع آنکارا در قبال دمشق منجر شود؛ امری که طی هفته جاری نخستین شواهد آن در اظهارات وزیر خارجه ترکیه در قبال سوریه و تغییر لحن آن مشاهده شد.
تغییر لحن آنکارا در قبال دمشق
روزنامه قطری «العربی الجدید» با انتشار یادداشتی در این خصوص نوشت: «"مولود چاووش اوغلو" وزیر خارجه ترکیه، هفته جاری اظهارات شگفتانگیزی در خصوص سوریه بیان کرد و گفت که آنکارا در صورت تصمیم به مقابله با گروه موسوم به "یگانهای مدافع خلق" کُرد، همه نوع حمایت سیاسی از نظام سوریه را ارائه خواهد کرد. در حالی که هماهنگی اطلاعاتی بین ترکیه و نظام سوریه در طول سالهای درگیری به دلایل صرفا امنیتی قطع نشده است، این نخستین بار است که یک مقام برجسته ترکیه به طور علنی از ادبیات نسبتاً دوستانهای در قبال نظام سوریه استفاده میکند».
به اعتقاد نویسنده، آنکارا همواره تاکید داشت که به ارتباطات امنیتی و اطلاعاتی با دمشق هیچ وجهه سیاسی ندهد و احیای روابط با آن را به دستیابی به حل و فصل سیاسی همهجانبه در مناقشه مشروط کرده بود، اما اظهارات «چاووش اوغلو» بیانگر تمایل فزاینده ترکیه به گشایش محتاطانه و مشروط در قبال اسد است و همچنین منعکسکننده معضل بزرگی است که ترکیه در ایجاد توازن در سیاست های اصولی خود مبتنی بر عدم به رسمیت شناختن مشروعیت اسد، حمایت از آرمانهای سوریها در آزادی و دموکراسی و انطباق با تحولات بزرگی که در این درگیری رخ داده است به نوبه خود بر اولویتهای اصلی آنکارا در سوریه تحمیل شده، مواجه است.
آنکارا از سال ۲۰۱۷ پروژه براندازی اسد را رها کرده است
در ادامه یادداشت العربی الجدید آمده است که تغییر در سیاست ترکیه در قبال سوریه امر جدیدی نیست، بلکه در سال ۲۰۱۷ نمایان شد، زمانی که آنکارا به همراه مسکو و تهران در روند آستانه شرکت کرد. ترکیه از آن زمان پروژه براندازی نظام اسد را رها کرده و به جای آن بر مقابله با پروژه جداییطلبی کُردی تمرکز کرده است. در پنج سال اول درگیری، ترکیه به همراه کشورهای عربی و غربی به طور فعال در پروژه سرنگونی اسد مشارکت داشت و برای تسلیح گروههای مخالف سوریه تلاش کرد. اما پس از آن عوامل بسیاری پدیدار شد و آنکارا را تحت فشار قرار داد تا راه دیگری را در پیش گیرد.
نویسنده در توضیح این امر، افزود که عقب نشینی ایالات متحده از خطوط قرمزی که مقابل نظام اسد «در خصوص استفاده از سلاح های شیمیایی ترسیم کرده بود»، باعث شد تا آنکارا متقاعد شود که غرب دیگر تمایلی به ادامه جنگ علیه اسد ندارد. مداخله ائتلاف بین المللی موسوم به ضد داعش در سوریه و عراق نیز به ترس ترکیه از پیشرفت پروژه کُردها دامن زد.پس از آن نیز، مداخله نظامی روسیه در سال ۲۰۱۵ و آنچه که با تغییر موج جنگ به نفع نظام اسد ایجاد شد، اعتقاد آنکارا را در مورد نیاز به تغییر سیاستهایش در قبال سوریه افزایش داد.
آنکارا و ایجاد فضای مناسب برای مقابله با یگانهای کُرد
بنا بر این یادداشت، اگرچه ترکیه با مشارکت سه جانبه با روسیه و ایران به دنبال مدیریت منافع متضاد این سه کشور در سوریه و پرهیز از درگیری نظامی با آنها بود، اما توانست فضای قابل قبولی را برای اقدام نظامی علیه یگانهای کُرد در ازای فشار وارد کردن به مخالفان در مناطق باقیمانده در شمال غرب سوریه برای پذیرش توقف درگیری با اسد ایجاد کند. از زمان نخستین مداخله نظامی ترکیه در سوریه در سال ۲۰۱۶، آنکارا سه عملیات نظامی «درع الفرات » (سپر فرات)، «غصن الزیتون» شاخه زیتون و «نبع السلام» چشمه صلح را با تایید ضمنی روسیه آغاز کرده است. به استثنای عملیات «درع الربیع» (سپر بهار) که منجر به اولین رویارویی نظامی گسترده بین ترکیه و نظام اسد شد، مشارکت سه جانبه در عادی سازی نسبی وضعیت امنیتی در منطقه چهارم کاهش تنش در ادلب موفق شد.
انگیزههای آنکارا برای نزدیکی به مسکو در روند آستانه
بر این اساس، مشارکت با روسیه در بیش از یک سطح برای ترکیه جذاب بود. از یک سو مسکو به حرکت ترکیه علیه یگانها کُرد مشروعیت ضمنی داد و از سوی دیگر، این مشارکت بعدها به هماهنگی گستردهتر بین دو کشور در موضوعات دوجانبه مانند همکاری در حوزه دفاعی و انرژی و سایر مسائل منطقهای مانند قفقاز جنوبی و لیبی تبدیل شد.
نقاط ضعف آنکارا در پرونده سوریه
نگارنده تصریح کرد: «با این وجود، آنکارا سرفصل راهبرد خود در سوریه را حفظ کرده است، اما سایر تحولات مربوط به این درگیری در دو سال گذشته، آنکارا را در موقعیت ضعیفی قرار داد. برخی از کشورهای عربی روابط خود را با دمشق احیا کردند و از دیگر سو، اختلافات آنکارا با واشنگتن در سایه دولت بایدن که به شراکت با یگانهای کُرد، اهتمام ورزید، عمیقتر شد».
بر اساس این یادداشت، در حال حاضر مسکو و تهران هرگونه عادیسازی احتمالی ترکیه با دمشق را بزرگترین جایزه در ماموریت احیای اسد در صحنه بینالمللی می دانند. «حسین امیرعبداللهیان» وزیر امور خارجه ایران در سفر اخیرش به ترکیه، پیشنهاد میانجیگری میان آنکارا و دمشق را مطرح کرد، در حالی که مسکو مدتی است به دنبال متقاعد کردن ترکیه برای ورود به گفتوگوی سیاسی با نظام اسد است. نقطه ضعف اصلی ترکیه نیاز به همکاری با روسیه و ایران برای از بین بردن پروژه خودمختاری کُردها است.
نگارنده در ادامه تاکید کرد: «دو طرف روسیه و ایران نیز از این نیاز برای تحت فشار قرار دادن آنکارا برای گشایش در برابر اسد، سوء استفاده میکنند. این نیاز بیشتر با توجه به مخالفت شدید مسکو و تهران با طرحهای آنکارا برای آغاز عملیات نظامی جدید علیه یگانهای کُرد در دو منطقه تل رفعت و منبج در غرب فرات ظاهر میشود.
در ادامه این تحلیل آمده است که آنکارا از زمان وارد شدن به شراکت سه جانبه با روسیه و ایران، توانسته به تفاهمات بسیاری با مسکو به دور از تهران و بدون نیاز به توسعه هماهنگیهای اطلاعاتی خود با نظام اسد و رساندن آن به سطح گفتوگوی سیاسی، دست یابد. اما شراکت روسیه و ایران که بعد از جنگ روسیه علیه اوکراین جنبه راهبردی به خود گرفت، مسکو را به در نظر گرفتن منافع تهران در سوریه سوق میدهد.
معامله آنکارا با دمشق
به اعتقاد نگارنده، در حالی که شرایط پیرامون تغییر لحن ترکیه در قبال نظام سوریه عمدتاً به آینده مناطق تل رفعت و منبج مربوط میشود، اظهارات اخیر چاووش اوغلو را میتوان به تمایل ترکیه برای پذیرش راهکاری که شامل کنترل نظام اسد بر این دو منطقه در قبال همکاری گستردهتر با دمشق و متحدانش علیه یگانهای مرتبط کرد. با این وجود، حصول چنین همکاریهایی در آینده قابل پیش بینی همچنان با دو گره اصلی مواجه است؛ نخست اینکه دری را برای مناقشه درباره آینده مناطق تحت کنترل ترکیه در شمال سوریه باز خواهد کرد و دوم نگرانی ترکیه درباره رابطهای که دمشق و مسکو به دنبال ایجاد آن با یگانهای کرد هستند. لذا پوتین در حالی که هفته آینده در سوچی میزبان اردوغان، رئیس جمهور ترکیه است، به احتمال زیاد تلاش خواهد کرد که تضمینهایی در این زمینه به آنکارا بدهد.
بنا بر این یادداشت، «علاوه بر موضوع یگانهای کُرد، موضوع آوارگان نقطه ضعف دیگر آنکارا برای احیای روابط با دمشق است. توجه اردوغان بر موفقیت طرحش برای بازگرداندن یک میلیون آواره سوری به کشورشان از طریق تامین امنیت مناطق تحت کنترل آنکارا در شمال سوریه و گسترش مرزهای منطقه امنی که ایجاد کرده است، متمرکز شده است. با توجه به مخالفت روسیه و ایران با هرگونه اقدام نظامی جدید ترکیه در شمال سوریه و با توجه به نیاز اردوغان برای موفقیت این پروژه قبل از انتخاباتی که قرار است در اواسط سال آینده برگزار شود، هماهنگی امنیتی با نظام اسد علیه یگانهای کُرد و ورود به گفتوگوی سیاسی با دمشق، فرصتهای موفقیت این پروژه را افزایش میدهد».
در خاتمه این یادداشت آمده است که این امر در وهله اول به این امر بستگی دارد که تعهدات سران ترکیه، روسیه و ایران در اجلاس تهران برای همکاری در مبارزه با تروریسم تا چه اندازه به گامهای عملی تبدیل شود. نشست آتی سوچی بین پوتین و اردوغان نیز در این زمینه تعیین کننده خواهد بود. بعید است که در آینده نزدیک، آنکارا روابط خود را با دمشق احیا کند، اما اقداماتی نظیر همکاری در مورد یگانهای کرد و مسائل آوارگان، تا پیشبرد مسیر حل و فصل سیاسی، راه را برای احیای روابط بین آنکارا و دمشق هموار خواهد کرد».