تاریخ : پنجشنبه 15 دي 1401
کد 69986

ترورهای هدفمند، ابزار سیاست ملی آمریکا

، ترور هدفمند سردار سليماني در سوم ژانويه 2020 نمونه اي بارز و برجسته از يكجانبه گرايي آمريكاست
آران نیوز : واژه ترور از ریشه لاتینی Terrere به معنای ترس و ترساندن است. این واژه برای نخستین بار سال ۱۷۹۶ در «فرهنگستان علوم فرانسه» ظاهر شد و تروریسم را چنین معنا کرد: «نظام یا رژیم وحشت». واژه نامه فرانسوی «Robert» دو تعریف برای تروریسم ارایه می دهد:
۱-اعمال مستمر خشونت در راستای یک هدف سیاسی.
۲-رفتار و کردار حاکی از عدم تحمل و مدارا و ایجاد ارعاب.
فرهنگ اصطلاحات سیاسی دالوز (Dalloz) تروریسم را اقدام سیاسی خشونت آمیز افراد یا اقلیت های سازمان یافته علیه اشخاص، دارایی ها و نهادهایی می داند که برای نیل به اهدافی نظیر، کسب استقلال از یک دولت، سرنگونی رژیم حاکم و مبارزه علیه برخی جنبه های سیاسی یک دولت، صورت می گیرد. فرهنگ اصطلاحات نظامی ستاد مشترک ارتش و وزارت دفاع امریکا نیز تروریسم را اینگونه تعریف می کند: «کاربرد منظم خشونت غیرقانونی، به منظور ایجاد ترس، یا سرکوب، یا ارعاب حکومت ها و یا جوامع، در تعقیب اهدافی که عموما سیاسی، مذهبی و یا ایدیولوژیکی هستند.»
اگرچه رویکردهای متفاوت و حتی برخوردهای دوگانه با مساله تروریسم در جهان امروز، تابعی از شرایط سیاسی داخلی و بین المللی گشته است ولی آثار مخرب و منفی آن بر هیچ کس پوشیده نیست، تعدادی از کشورهای جهان از جمله امریکا بسته به مصالح، منافع و شرایطی، حامی، مخالف و یا قربانی تروریسم بوده اند. نهادهای اطلاعاتی و امنیتی امریکا پس از جنگ دوم جهانی و در بحبوحه جنگ سرد، به ترور شخصیت های مهم سیاسی و نظامی کشورهای مخالف رو آوردند تا شاید بتوانند با ترور رهبران جریان های سیاسی مخالف، کفه ترازوی موازنه قوا را به نفع خود سنگین کنند؛ اقدامی که همچنان در دستور کار دولت امریکا قرار دارد.
شدت گرفتن ترورهای سازمان سیا در دهه ۱۹۶۰و ۱۹۷۰باعث شد تا کنگره برای مهار این سازمان اقدام کند. روزنامه نیویورک تایمز در گزارشی به افشاگری بی سابقه علیه اقدامات غیرقانونی سازمان سیا شامل بمب گذاری، کودتا، شکنجه و ترور رهبران سیاسی در جهان پرداخت. انتشار این گزارش مخالفت با اقدامات «سیا» را افزایش داد و باعث شد تا در سال ۱۹۷۵ کمیته ویژه ای موسوم به «کمیته کلیسا» در مجلس سنا به بررسی فعالیت های نهادهای اطلاعاتی و امنیتی امریکا بپردازد. تحقیقات در مورد ترور رهبران خارجی باعث شد تا در نهایت "جرالد فورد" (رییس جمهور وقت امریکا) استفاده از ترور را به عنوان ابزاری در خدمت سیاست خارجی این کشور ممنوع اعلام کند. وی دستورالعمل اجرایی صادر کرد که می گوید هیچ کارمند دولت امریکا نباید «درگیر و یا شریک یک ترور سیاسی» باشد."ریگان" حتی این ممنوعیت را گسترش داد و انواع ترور، غیرقانونی شدند. این ممنوعیت اما آنچنان دوام نیاورد و از آن سال به بعد، امریکا بارها از ابزار ترور برای حذف رهبران سیاسی و چهره های اثرگذار در کشورهای مخالف خود استفاده کرد.
آخرین نمونه آن، ترور هدفمند سردار سليماني در سوم ژانويه 2020 نمونه اي بارز و برجسته از يكجانبه گرايي آمريكاست. اين اقدام كه به دستور مستقيم رئيس جمهور آمريكا و با برنامه ريزي قبلي تحت لواي مبارزه با تروريسم صورت گرفته است، از مناظر مختلف قابل بررسي است. ايالات متحده كه سالهاست تلاش ميكند قرائت خود از تروريسم را به جامعه جهاني تحميل كند و اين كشور را سردمدار مبارزه با تروريسم جلوه دهد، قواعد حقوق بين الملل را يكجانبه و به نحوي كه منافع آمريكا بر منافع جامعه جهاني رجحان داشته باشد، تفسير و اجرا نموده است.
قاعده عدم توسل به زور مورد قبول و تأكيد نظام حقوقي بين المللي است. در حقوق بين الملل معاصرمبناي اين اصل، حفظ صلح و امنيت بين المللي است. اين مفهوم به طور مطلق به جنگ، تهاجم،تجاوز،فعالیت مسلحانه،بكار برده شده و هر نوع استفاده از زور كه منتهي به نقض حاكميت و تماميت ارضي و استقلال سياسي يك دولت ميشود را ممنوع اعلام كرده است.
اعمال مستقيم قدرت به جاي اجراي حقوق پيامدي جز سركشي و قدرت نمايي ندارد و اگر جانشين قانون شود، جامعه بين المللي را به قهقرا برده و ثمره تلاش سالهای طولانی را به نابودي خواهد كشاند. اينكه ايالات متحده خود را مسئول نظم جهان بداند و از نقض حقوق بشر در يك كشور گرفته تا وجود پايگاههاي تروريستي و يا دموكراتيك نبودن آنها، همه را دغدغه ي خود بداند و از سوي دیگر در مقام نظم دهنده جهان دست به قتل و ترور شخصيتهاي برجسته سياسي و نظامي ديگر دولتها بزند، موجب ميشود حقوق بين الملل به كنار رانده شود و قدرت بر مناسبات بين المللي حاكم گردد.
مهمترين راهبرد در جهت پيكار با اين چالش فراروي حقوق بين الملل مدرن را ميتوان تقويت منطقه گرايي در عين تاكيد بر جهانشمولي حقوق بين الملل، پاسداشت فرايند جهاني شدن و چند جانبه گرايي معرفي نمود.
رویداد تلخ شهادت فرمانده برجسته نظامی جمهوری اسلامی ایران سردار شهید قاسم سلیمانی به دستور مستقیم"دونالد ترامپ" (رئیس جمهور وقت آمریکا) در خاک عراق نمایی آشکار از روندی است که ایالات متحده آمریکا بی محابا در قبال حقوق بین‌الملل و جامعه جهانی در پیش گرفته است. شهادت ژنرال سلیمانی تجلی بارز تروریسم دولتی است، اقدامی که نه صرفاً تحت حمایت، بلکه با مباشرت یک دولت صورت پذیرفت. جمهوری اسلامی ایران و سایر دولتها باید به این نکته مهم توجه نمایند که عدم واکنش مؤثر در قبال ترور ژنرال "سلیمانی" که خود سالها در خط مقدم مبارزه با تروریسم در عراق و سوریه ایستاده بود، می‌تواند در آینده تبعات خطرناکی برای نظامیان هرکشوری در پی داشته باشد.

 
  • نوشته شده
  • در پنجشنبه 15 دي 1401
captcha refresh