اخیرا آمریکایی ها اعلام کردند که سه هزار نیرو و چند ناو به منطقه خلیج فارس اعزام خواهند کرد تا به قول خودشان جلوی توقیف کشتی ها توسط ایران را بگیرند و کشتی های باری با همراهی سربازان آمریکایی از تنگه هرمز عبور کنند.
آران نیوز : گزارش و تحلیل
دکتر عماد آبشناس کارشناس مسائل منطقه :اخیرا آمریکایی ها اعلام کردند که سه هزار نیرو و چند ناو به منطقه خلیج فارس اعزام خواهند کرد تا به قول خودشان جلوی توقیف کشتی ها توسط ایران را بگیرند و کشتی های باری با همراهی سربازان آمریکایی از تنگه هرمز عبور کنند.
طبق مقررات دریانوردی و مقررات بین المللی هیچ کشتی باری مجاز نیست نیروهای مسلح با خود حمل کند و فقط در صورتی که شورای امنیت سازمان ملل تشخیص دهد که صلح وامنیت جهانی در خطر است می تواند نیروهای وابسته به سازمان ملل را مامور انجام چنین کاری کند.
البته چه کسی است که نداند امنیت و صلح جهانی امروزه به دلیل حضور نیروهای ایالات متحده آمریکا در خارج خاک خود در خطر است و اگر این نیروها به محدوده مرزهای قانونی خود برگردند صلح وامنیت جهانی نیز برقرار می گردد.
از شرق تا غرب آسیا گرفته تا تا دریای مدیترانه و اروپا تا آفریقا تا آمریکای لاتین تا ... هر جا را نگاه کنید می بینید تهدید اول و اصلی برای صلح و امنیت جهانی حضور آمریکا و فعالیت های آمریکا و متحدین اش می باشد.
چند ماهی است که کشورهای منطقه خاورمیانه به این نتیجه رسیده اند که اختلافات را با هم صفر کنند و به سمت تعامل و مصالحه بروند.
یکی از اصلی ترین مسایل مطرح شده این می باشد که کشورهای منطقه با تعامل با هم ائتلافی برای تامین امنیت این منطقه ایجاد کنند که کشورهای منطقه در آن حضور داشته باشند و کشورهای متجاوز به امنیت منطقه دیگر در آن حضور نداشته باشند.
بدیهی است در صورتی که چنین ائتلافی تشکیل شود دیگر حضور آمریکایی ها و متحدانشان در منطقه بی معنا خواهد بود و به همین دلیل می بینیم آمریکایی ها تلاش دارند نیروها و تسلیحات بیشتری را به منطقه اعزام کنند تا موجبات افزایش تنش در منطقه را فراهم کنند.
آنها به خوبی می دانند نیروهای مسلح ایران در صورتی که دستور توقیف کشتی متخلفی را داشته باشند بدون در نظر گرفتن حضور آمریکا آن کشتی را توقیف خواهند کرد و اگر هم نیروهای آمریکایی روی عرشه آن کشتی باشند این نیروها نیز بازداشت خواهند شد.
مضاف بر این مسایل در صورتی که کشتی غیر نظامی باشد طبیعتا برخورد با آن بر اساس یک سری مقررات بین المللی می باشد و نیاز نیست که نیروهای مسلح به آن کشتی شلیک کنند اما در صورتی که نیروی مسلحی روی آن کشتی حضور داشته باشد طبق مقررات بین المللی دیگر آن کشتی کشتی غیر نظامی تلقی نمی شود و نیروهای مسلح حق آتش گشودن بر علیه آن کشتی و حتی غرق کردن آن در صورت خودداری از تمکین به دستورات را خواهند داشت.
با توجه به این شرایط بدیهی است که بسیاری از شرکت های حمل و نقل هزینه جابه جایی کالای خود به منطقه خلیج فارس را افزایش خواهند داد چون ریسک تردد کشتی ها به این منطقه بالا خواهد رفت و همچنین سازمان های بیمه هم هزینه های بیمه خود را چند برابر خواهند کرد.
به این ترتیب می توان گفت هزینه های نقل و انتقال کالا برای کشورهای عرب حوزه خلیج فارس افزایش خواهد یافت و با توجه به اینکه امروزه مراودات اینها بیشتر با کشورهای شرق آسیا و چین است هزینه صادرات انرژی و واردات کالا آنها به شرق آسیا و... برای این کشورها افزایش خواهد یافت.
با توجه به این شرایط می توان تصور کرد که هدف اصلی آمریکایی ها بحث تامین امنیت کشتی های غیر نظامی نیست بلکه کنترل تردد کشتی ها توسط نیروهای خود می باشد.
حتی برخی باور دارند که این احتمال وجود دارد که آمریکایی ها طبق معمول اقدام به اعمال تخریبی در این منطقه بزنند، دقیقا مشابه کارهایی که در دریای سیاه ویا بالتیک و یا ... انجام داده اند و انجام می دهند تا خطوط کشتی رانی را دچار مشکل کنند و شرکت های کشتی رانی را وادار کنند از خدمات اسکورت اجباری نیروهای آمریکایی استفاده کنند.
بدیهی است در این شرایط نیروهای آمریکایی هم هزینه اسکورت این کشتی ها را دریافت خواهند کرد هم اینکه کنترل این کشتی ها را در اختیار خواهند گرفت.
اگر این ماجرا را در کنار جنجال آفرینی های آمریکا و اسرائیل در منطقه قرار دهیم می توانیم نتیجه بگیریم هدف اصلی آمریکا و تنها متحد عملی اش در منطقه یعنی اسرائیل این است که روند مصالحه در منطقه را به هم بزنند و کاری کنند کشورهای عرب منطقه مجددا تحت سلطه آمریکا و از پشت پرده اسرائیل قرار بگیرند.
اینجا بد نیست به عبارت "تنها متحد عملی" اشاره کنم که به جز اسرائیل ایالات متحده هیچ کشور دیگری را متحد واقعی خود در منطقه نمی داند و همه کشورهای عرب منطقه که خود را متحد آمریکا می دانند یا اعلام می کنند متحد آمریکا هستند، طبق دیدگاه آمریکا، ابزاری هستند برای تامین امنیت اسرائیل و بس.
طبق این دیدگاه مهم نیست عربستان سعودی یا امارات یا کویت یا بحرین یا قطر یا ... نابود شوند، مهم این است که امنیت اسرائیل تامین شود چون پایگاه واقعی آمریکا در غرب آسیا و آفریقا اسرائیل است.
تصور اینکه آمریکایی ها مثلا بپذیرند عربستان سعودی و یا دیگر کشورهای عرب منطقه تاسیسات هسته ای داشته باشد یا با همکاری با چین موشک تولید کند یا تسلیحات غیر آمریکایی خریداری کند یا اینکه حتی تسلیحات پیشرفته آمریکایی در اختیار داشته باشند که خودشان حق تصمیم گیری درباره بهانه و نحوه استفاده از آن را داشته باشند تصور ساده لوحانه بیش نیست.
طبق قوانین رسمی مصوب کنگره آمریکا، این کشور رسما متعهد به آن است که در موازنه قوا برتری اسرائیل بر جمع همه کشورهای عربی را تامین کند و به این دلیل مجموع همه تسلیحاتی که در اختیار این کشورها قرار می گیرد باید بگونه ای باشد که در موازنه قدرت بسیار ضعیف تر از اسرائیل باشد یا قابلیت استفاده بر برابر اسرائیل را نداشته باشد.
به هر حال آنچه مسلم است این می باشد که هدف آمریکا از حضور در منطقه به هیچ وجه تامین صلح و امنیت نیست، بلکه هدف اش این است که صلح و امنیت منطقه و روند مصالحه ای که مدتی است میان کشورهای منطقه راه افتاده را به هم بزند.
همچنین می توان باور داشت که هدف دیگر آمریکا این است که روند نزدیکی کشورهای عرب منطقه با چین و روسیه را نیز کنترل کند و کشورهای عرب را تهدید کند در صورتی که پایشان را از گلیمی که آمریکا بافته درازتر کنند و بخواهند از ذیل چتر سلطه آمریکا خارج شوند جلوی صادرات نفت آنها را خواهد گرفت.
فراموش نکنید که ماجرای فروش نفت به یوان و روپیه و روبل و... توسط برخی کشورهای عربی و خودداری آنها از تمکین به خواست آمریکا مبنی بر غرق کردن بازارها با نفت ارزان قیمت مساله ای نیست که آمریکایی ها به راحتی از آن بگذرند واینگونه نیست که بتوان تصور کرد آمریکا به راحتی به رهبران کشورهای عرب حوزه خلیج فارس اجازه می دهد تا خودسر عمل کنند.
تحلیل های زیادی را می توانید روی اینترنت پیدا کنید که اذعان دارند دلیل اصلی سرنگونی صدام حسین و معمر القذافی تلاش آنها برای فروش نفت به ارزی غیر از دلار آمریکا، یا ترور ملک فیصل به دلیل تصمیم وی در سال 1973 برای توقف صادرات به کشورهای غربی حامی اسرائیل بوده.
حتی برخی تحلیلگران پا فراتر گذاشته و در برخی تحلیل ها ادعا کرده اند که آمریکایی ها برای برخی از حاکمان کشورهای عرب پیغام هایی فرستاده که در آن تهدید کرده در صورت ادامه روند سیاست خروج از چتر فرمایشی آمریکا هیچ مشکلی در ترور آنها و یا راه اندازی یک کودتا بر علیه آنها ندارد و می توان تصور کرد اعزام نیروهای بیشتر به منطقه خلیج فارس بیشتر در این راستا باشد، یعنی زیر سلطه بردن و کنترل بیشتر آنها و نه حمایت از امنیت کشتی رانی.