تاریخ : شنبه 4 شهريور 1402
کد 70711

منافع متقابل ایران و بریکس

با پذیرش عضویت ایران در گروه بریکس، ایران گام مهم دیگری نسبت به گام های قبلی خود در راستای تقویت اقتصاد و موقعیت سیاسی خود در جهان را برداشته وبه دستاوردهای مهمی برای کاهش تاثیر تحریم های آمریکا و غرب دست یافته است.
آران نیوز : گزارش و تحلیل 
همانطور که آیت‌الله سید ابراهیم رئیسی پنجشنبه ، در دیدارهای دوجانبه با سران کشورهای این مجموعه در حاشیه برگزاری اجلاس اعلام کرد عضویت ایران در بریکس را موجب تقویت رویکردهای اصولی این گروه از جمله مخالفت با یکجانبه‌گرایی آمریکا دانست.
بدون شک عضویت ایران در بریکس منجر به تقویت همکاری‌های دوجانبه و چند جانبه وتوسعه همکاری ها در بسترهای مختلف اقتصادی وتقویت روند چندجانبه‌گرایی خواهد شد که این خود یک هدف اساسی است که همواره ایران از نظر سیاسی به دنبال آن بوده و امروز از طریق گفتگوهایی که رئیس جمهور ایران با سران این بلوک در حاشیه اجلاس ژوهانسبورگ واز متن بیانیه اجلاس شاهد ان هستیم، جایی که رئیس جمهور چین و همه رهبران دیگر مجموعه پذیرش عضویت ایران را تبریک گفتند وبرای تقویت و گسترش تلاش های خود در زمینه های مختلف برای تقویت روند چندجانبه‌گرایی اعلام آمادگی نمودند.

در چارچوب جهت گیری ورويكرد سران مؤسس سازمان بریکس در مرحله فعلى به ویژه گسترش و پذیرش اعضای جدید و همچنین تدوین نقشه راه اقتصادی، تجاری و مالی برای این بلوک ، سیریل رامافوسا رئیس جمهور آفریقای جنوبی صبح روز پنجشنبه در آغاز نشست "بریکس پلاس" در کنفرانس خبری مشترک سران "بریکس" موافقت ۵ عضو اصلی این گروه با عضویت اصلی جمهوری اسلامی ایران، عربستان سعودی، امارات متحده عربی، مصر، اتیوپی و آرژانتین را اعلام کرد.
در ادامه رئیس جمهور برزیل، نخست وزیر هند، رئیس جمهور چین و رئیس جمهور روسیه که به شکل ویدئوکنفرانس در این نشست حضور داشت نیز در سخنانی با تاکید بر این موضوع، ورود اعضای جدید به بریکس را باعث رونق بیشتر این گروه و توان اثرگذاری بیشتر آن در نظم جهانی دانستند.
"ولادیمیر پوتین" نيز با اشاره به پذیرش اعضای جدید در بریکس به عنوان اولین مرحله از روند گسترش بلوک است تاکید کرد: به گسترش نفوذ بریکس در سراسر جهان ادامه خواهیم داد وافزود بریکس با کسی رقابت نمی‌کند و خود را مقابل کسی قرار نمی‌دهد. این بلوک مخالفانی دارد، کشورهایی که تلاش می‌کنند سیستم قوانین بین‌الملل را بر اساس قوانین خودخواهانه خود جایگزین کنند.

قبل از اینکه به موضوع منفعت متقابل بین این بلوک جهانی و ایران بپردازم، لازم میدانم نکاتی را در باب محتوای سخنان رئیس جمهور روسیه در مورد استراتژی این بلوک و اینکه بریکس با کسی رقابت نمی‌کند و خود را مقابل کسی قرار نمی‌دهد ، بیان کنم تا ابهاماتی را که در ذهن برخى از افراد وجود دارد برطرف شود.
برای تحقق اهداف اين بلوک دو عامل اصلی وجود دارد. اولین عامل، تلاش کشورهای جنوب جهانی برای برقرارى یک نظم جهانی عادلانه تر با فرصت های بهتر بویژه برای توسعه اقتصادی در دوره آتی با توجه به شرایط بسیار دشوار اقتصادی جهانی با توجه به تداوم جنگ اوکراین و با توجه به پیچیدگی تلاش‌های بین‌المللی برای حل این بحران از یک سو و از سوی دیگر با توجه به سیاست‌های مالی آمریکا که دلار را به سلاحی تبدیل کرده که از آن علیه همه کسانی که از سیاست‌هایش كه تنها منافع خود آمريكا را دنبال مى كند پیروی نمی‌کنند يا سلطه وهژمونی ان را به چالش مى كشانند ، استفاده می‌کند.
بر این اساس ما از سخنان رهبران بریکس و رئیس جمهور پوتین متوجه می شویم که هدف فعلى ودر كوتاه مدت این گردهمایی پایان دادن به سلطه دلار بر نظام مبادلات مالى وبانكى جهانی یا پایان دادن به یکجانبه گرایی آمریکا در اداره امور جهانی نيست، بلکه بر این باورم که اين مجموعه تلاش می کند آمریکا را وادار كند تا با در نظر گرفتن منافع دیگران هنگام انجام امور اقتصادی، سیاسی و امنیتی در جهان ،عقلانى تر برخورد كند.

از زمان دولت دونالد ترامپ، رئیس جمهور سابق آمریکا، ایالات متحده شعار "اول آمریکا" و شعار "هرکس با من نیست برضد ماست" را مطرح کرده است.
سوالی که به شدت مطرح می‌شود: آیا این رهبران می‌توانند در وهله اول با توجه به چالش‌های فراوانی که وجود دارد، نظام جديد وموعود جهانى را ایجاد کنند؟
البته تحول بزرگی در موازنه جهانی انتظار نمی رود . اما بدون شک جهان بعد از این اجلاس مثل قبل از آن نخواهد بود. به این معنا که یک سیستم جدید در حال شکل گیری است و این بلوک رو به رشد با توجه به قابلیت ها و توانایی های اقتصادی، انسانی و تجاری خود که به آن کمک می کند تا مسیری را آغاز کند، یک نقش اساسی در ایجاد تعادل با گروه هفت صنعتی را ايفا خواهد نمود.
سران 40 كشور از کشورهای توسعه نيافته جنوب جهانی در اين اجلاس شركت كردند ، بسیاری از آنها نظم جهانی به رهبری ایالات متحده را محکوم کرده و آن را به حاشیه راندن اين كشورها و استفاده از دلار به عنوان سلاح برضد مخالفين سیاست های واشنگتن متهم می کنند بنابرين آیا در مرحله کنونی می توان با تکیه بر توانمندی های این کشورها این تحول بزرگ جهانی را ایجاد کرد؟
نكته دوم وقتی از گروه بریکس صحبت می کنیم، باید بپرسیم که آیا گروه بریکس یک سازمان اقتصادی، مالی یا سیاسی است؟
اگر بخواهیم به زبان سیاست به این سوال پاسخ دهیم، ممکن است برخی از ما این گروه را به گروه کشورهای غیرمتعهد تشبیه كنند که هدفهاى سياسى واقتصادى زيادى را براى خود ترسيم نموده، اما نتوانسته است چیزی را در رویارویی با سلطه هژمونی امريكايى بویژه پس از فروپاشی اتحاد جماهیر شوروی و پایان جنگ سرد ارائه دهد.
علاوه بر این، طرح مسئله حذف دلار از مبادلات مالی وبانكى جهانی در کوتاه مدت به دلیل توانایی تاثیرگذاری دلار بر روی ارزهای محلی ، ایده اى پخته به نظر نمی رسد. این امر مستلزم وجود یک نظام مالی و بانکی واحد برای گروه بریکس و نیز وجود اراده سیاسی در میان کشورهای این گروه برای خودداری از تعامل با دولار.
در رأس منتقدين دلار آمریکا، پوتین رئیس جمهور روسیه قرار دارد که در افتتاحیه اجلاس گفت که باید تلاش کنیم تا مبادلات خود را با دلار آمریکا حذف کنیم.
برخی از کارشناسان روسی می‌گویند: وقتی دلار را نقد می‌کنیم، در واقع سیاست خارجی آمریکا و برخی اقدامات اقتصادی آن را نقد می‌کنیم كه شامل مداخله در کشورهای دیگر می‌شود و خود دلار موضوع انتقاد نیست زیرا مردم فعلا به ارزهاى رايج محلى وضعيف نمى توانند اعتماد بكنند.
كارشناسان دیگری معتقدند دلار آمریکا در حال حاضر قابل اعتمادتر از یوان چین یا روبل روسیه است ومی گویند ارزهای پایدار و قابل اعتماد دیگری مانند فرانک سوئیس وجود دارد، اما سوئیس کشور کوچکی است که ارز ان نمى تواند بارسنگین اقتصاد جهانی را به دوش بكشد ، بنابراین مردم فعلا ترجیح می دهند به دلار تکیه کنند. و از آنجایی که در حال حاضر بیشتر مبادلات تجاری از طریق دلار انجام می شود، بنابراین کشورها اگر بخواهند در حال حاضر دلار را از معاملات تجارى حذف بكنند قدرى با مشکل مواجه خواهند شد.
در مقابل این حمله به دلار آمریکا، خود آمریکایی ها از پول خود دفاع سیاسی می کنند و اکثر کشورهای بریکس را اقتدارگرا مستبد وسلطه گر معرفی می کنند. ومى گویند ملت ها به حقوق و آزادی های لیبرال فردی احترام می گذارند، در حالی که واقعیت چیز دیگری است و اینکه تنها ارز سیاسی شده در جهان دلار است که آمریکا از آن به عنوان سلاحی علیه مردم وکشورهایی که نمی خواهند تسلیم نفوذ، سلطه و اقتدار سیاسی واشنگتن شوند به طور وقيحانه استفاده می کند.
گروه بریکس اعلام مى كند که در امور داخلی كشورها دخالت نمی کند و تنها به یکپارچگی اقتصادی اهمیت می دهد، اما اظهاراتی از سوی برخى مقامات اين مجموعه مى شنويم كه آنچه آنها را متحد می کند مخالفت با غرب است وخواهان رویکرد دیگری هستند بدون انکه مشخص شود منظورشان از واژه غرب چیست، آیا یک جغرافیا است و آیا مجموعه ای از ایده هایی مانند گسترش دموکراسی از طریق مداخله نظامی در کشورهای دیگر است؟

بنظرم چالش دیگری که این گروه با آن مواجه است، عدم وحدت مواضع سیاسی کشورهای هم گروه است. باید به فکر یافتن یک موضع سیاسی واحد از طریق یکپارچگی اقتصادی باشیم و این کار آسانی نیست و به زمان زیادی نياز دارد.
مجموعه بريكس در تشریح نقش این بلوک در سطح سیاسی واقتصادى با چالش‌های زیادی مواجه است ، همچنین چالش‌های عمیقی در داخل وجود دارد، آنها با توجه به عدم رسيدن به وحدت نظر در خصوص مسائل جهانی از جمله جنگ اوکراین مسائل آب و هوا همچنین تجارت و یکسان سازی ارز چگونه می توانند این هژمونی غربى وقدرت دلار را بشکنند ؟
اگر بخواهیم به بریکس به عنوان یک سازمان اقتصادی نگاه کنیم، این باعث می شود از زاویه دیگری به آن نگاه کنیم. این دیدگاه مهمتر است که مى تواند مانع هرگونه تلاش آمریکا برای دفاع از دلار بشود. این دیدگاه فرصتهای مناسبتری برای رشد گسترش وتكامل خود را فراهم مى كند تا اين مجموعه بتواند صاحب نقش اول اقتصاد جهانی شود.
بریکس به عنوان یک ایده، نوعی آزمایش برای انواع مختلف جهانی شدن است، زیرا این پروژه در اصل مخالف جهانی شدن نیست، بلکه در جهتی دیگر قرار دارد ، اما در چارچوب جهانی شدن باقی می ماند.
به هر حال، ظاهرا بریکس یک سازمان اقتصادی است، اما البته ملاک و مبنای پذیرش کشورها در این باشگاه این است که قسم بخورید که هرگز سعی در مداخله سیاسی و نظامی نخواهید داشت.
البته پاسخ‌های متفاوت در مورد توصیف این بلوک باعث قوت آن می‌شود ، اما به هر حال این اجلاس تلاشی برای انعکاس واقعیت‌های اقتصادی و جمعیتی که در طول هشتاد سال گذشته در جهان رخ داده است.
اکنون چین، روسیه، هند و تولید ناخالص داخلی کشورهای بریکس بیش از تولید ناخالص داخلی کشورهای صنعتی شده است، اما این توسعه اقتصادی عظیمی که این کشورها شاهد آن بوده اند در ویژگی های جهانی شدن و حکمرانی سیاسی همچنین مسئله رشد وحشتناک جمعیت منعکس نشده است.
این گروه 40 درصد از جمعیت جهان، بیش از یک چهارم تولید ناخالص جهان، 17 درصد تجارت جهانی را تشکیل می دهد و حتی اگر نیمی از کشورهای متقاضی عضویت به آن بپیوندند، در بدترین برآوردها شاهد تولد غول جدیدی که کشورهایی متفاوت از کشورهای غربی که در دوره گذشته بر افسار جهانی تسلط داشتند شاهد خواهيم بود .
بنابراین، این یک تحول طبیعی است که انچه این کشورها را متحد می کند بیش از آن چیزی که انها را از همدیگر دور می سازد. وبرخلاف انچه که امروز غرب ترویج می دهد که قوام يافتن این مجموعه وتبديل به یک سازمان جهانی منسجم با منافع مشترک و منافع متقابل بین کشورهای ان غیرممکن است اگر این تجمع با تمامى ظرفيت هاى خود برپا شود قطعا یک تحول بزرگی را در توازن قدرت جهانی ایجاد خواهد کرد.
هیچ چیز بدی در رقابت، از جمله رقابت اقتصادی وجود ندارد. وقتی در مورد جمعیت و انتظارات جمعیتی در قرن بیست و یکم سؤال می کنیم، پاسخ هایی دریافت می کنیم که البته کشورهای جنوب از نظر جمعیتی رشد بیشتری خواهند داشت ، این افراد مطمئناً نیاز به كار ، خوردن و خرید کالا خواهند داشت.
گفته می شود موضوع واگرایی وتفاوت سطوح اقتصادها به نفع این بلوک نیست و این ممکن است کشورهای دیگر این گروه را زیر چتر اقتصاد چین قرار دهد، در حالی که در گروه هفت صنعتی اقتصادهای به هم دیگر نزدیکترند.
در پاسخ باید گفت این یک اغراق شدید غربی است برای از بین بردن این گروه نوظهور و ایجاد تردید و سردرگمی در مورد اهمیت آن واین موضوع در واقع به نفع هیچکس اعم از کشورهای غربی یا محافل عمدتاً آمریکایی نیست.
این جریان رو به صعود در صدد به چالش کشیدن غرب وآمریکا نيست، بلکه بيشتر در صدد اصلاح سیاست های غلطی است که ملل این کشورها از آن رنج می برند، اگر به بحران بدهی ها کمبود دلار در بسیاری از کشورهای عربی، که منجر به مشکلات بزرگ در وخامت زندگی بسیاری از مردم شده نگاه کنیم.واگر به بحران جهانی غذا به دلیل تداوم بحران اوکراین و ناتوانی غرب در دستیابی به راه حل دیپلماتیک و سیاسی برای این بحران نگاه کنیم متوجه می شویم که این مجموعه نمی تواند برای امریکا زیاد نگران کننده باشد بلكه اين نوع نگاه یک نگاه جاهلانه است که به اهمیت گسترش این مجموعه توجه نمی کند.
غرب و ایالات متحده باید بطور مثبت با اين تحول تعامل مثبت داشته باشند وبايد در مورد سیاست های مالی، اقتصادی و نظامی در دو سال گذشته خود كه چین را به عنوان یک دشمن و به عنوان یک رقیب اقتصادی استراتژی قرار داده بازنگری کنند.
جنگ با روسیه آشفتگی هاى شدیدی را در جهان ایجاد کرده که مردم جنوب آن را باتوجه به تشدید بحران بدهی، تورم بالا، هزینه های بالای زندگی، ناامنی غذایی و سایر مصائب ومشكلات دیگر، پرداخت مى كنند. به نظر می رسد آمریکایی ها از اين نكته غافل نيستند.
در مورد اهميت ومنفعت متقابل ايران وبريكس همانطوريكه آقاى ابراهیم رئیسی، رئیس جمهور ایران در اجلاس بریکس گفت مواهب عضویت ایران در بریکس تاریخ‌ساز خواهد شد.
جمهوری اسلامی ایران با حضور خود در بریکس گامی نو در جهت برقراری عدالت، اخلاق و صلح پایدار در جهان بین‌الملل را برداشته وآماده همكارى با ان در امر دلارزدایی ومشاركت در حوزه سیاسی، اقتصادی و امنیتی است.
جمهوری اسلامی ایران آمادگی خود را در زمینه‌های نانو، پزشکی و سایر حوزه ها از جمله تامين منابع انرژی کشورهای بریکس را به سران مجموعه اعلام كرده.
این رویداد برای تهران "بسیار ارزشمند" است، زیرا با عضویت در بریکس و سازمان‌های مشابه می‌تواند تحریم‌های آمریکا را دور بزند.
  • نوشته شده
  • در شنبه 4 شهريور 1402
captcha refresh