به گزارش آران نیوز به نقل از عرشه ، صالح خشنودپور طلاتپه در عصر ایران نوشت: به مناسبت هفتۀ گرامیداشت نظامی- شاعر بزرگ ایران زمین - نشستی در شهر ارومیه و به میزبانی «کتابخانۀ بامداد ارومیه» برگزار شد. در این نشست که با استقبال قابل توجه اهل ادب ارومیه مواجه شد مصطفی قلیزاده علیار- نویسنده و پژوهشگر -، دکتر سعید سلیمانپور -شاعر و مدرس دانشگاه- و دکتر سجاد آیدنلو -استاد دانشگاه و شاهنامهشناس- به سخنرانی پرداختند. تلاش جمهوری آذربایجان برای مصادرۀ نظامی
موضوع سخنرانی مصطفی قلیزاده علیار به تحریفات و جورهایی که کشور جمهوری آذربایجان بر نظامی روا میدارد اختصاص داشت. این پژوهشگر حوزۀ تاریخ و ادبیات با اشاره به حضور خود در این کشور و مشاهدۀ تحریفات از نزدیک، بیان داشت دولت باکو با طراحی صهونیستها و ترکیه و جریان پانتورانیسم همواره تلاش کرده است که نظامی را به عنوان یک «شاعر تُرک» به جهان معرفی کند.
وی گفت: البته این سیاستهای دولت باکو فقط به نظامی خلاصه نمیشود بلکه حتی در به نام زدنِ انواع میراث ایرانی به نام کشور خود نیز شامل میشود؛ به طوری که سال گذشته حتی ورزش پهلوانی و چوگان را نیز در یونسکو به نام خود ثبت کردند. البته ما مشکلی با ثبت ورزش پهلوانی به نام آذربایجان نداریم، اما باید توجه داشت که اگر این طور باشد، آذربایجان نیز بنا بر اسناد متقن تاریخی متعلق به ایران است.
این پژوهش گر در عین این که یادآور شد خوش بختانه دولت باکو تاکنون موفق نشده نظامی را در یونسکو به نام خود ثبت کند اما هشدار داد با توجه به اینکه بسیار پنهانی و به شدت قدرتمند در این زمینه کار میکند، میتوان با اطمینان گفت متاسفانه در دستیابی به این هدف نیز موفق خواهد شد. متاسفانه در این زمینه دولتمردان و نمایندگان مجلس ما از این مسالۀ خطیر درک کافی ندارند و از سویی فرهیختگان ما نیز امکان کار چندانی در این باره ندارند؛ دانشگاهها، روحانیت، ائمۀ جمعه و رسانههای کشور نیز حساسیت زیادی در این مورد نشان نمیدهند.
شاعر و پژوهشگر ارومیهای در ادامه به تشریح مغالطهای پرداخت که ملیت نظامی را با توجه به محل تولد او تحریف میکنند. وی توضیح داد: در زمانی که در جمهوری آذربایجان بودم، برخی از اهل ادب و سیاست این کشور به من مراجعه میکردند و میگفتند: نظامی اهل گنجه است و گنجه هم متعلق به ما. پس چرا شما اصرار دارید که او شاعری ایرانی و فارسیزبان است؟
من به آنها توضیح میدادم که این یک مغالطۀ عامیانه است؛ زیرا تعلق امروزین گنجه به جمهوری آذربایجان ملاک نیست، بلکه زمان زیستِ فرد، ملاکِ تعلق اهل یک خطه به یک ملیت است. گنجه در آن زمان متعلق به ایران بوده و نظامی خودش بارها این امر را در اشعارش تاکید کرده است. مثلاً در بیت مشهور «همه عالم تن است و ایران دل / نیست گوینده زین قیاس خجل». البته که حکمت حکیم نظامی و همۀ حکمای ایرانزمین متعلق به تمامی بشریت است و همه میتوانند از آن بهرهمند شوند، اما این واقعیت که افتخارِ داشتنِ چنین حکمایی متعلق به ایران و ایرانیان است، قابل چشمپوشی نیست.
دیوان ترکی نظامی، اثری جعلی است
مصطفی قلیزاد علیار در ادامه با تاکید بر جعلی بودنِ «دیوان تُرکی نظامی» افزود: زبان بسیار ساده و اشعار متوسط آن کاملاً مشخص میکند که جعلی است و اشعار آن با زبان امروز است نه هشت قرن پیش! البته برخی از محققان ایرانی نیز با کمتوجهی در این زمینه، دچار اشتباه شدهاند و این دیوان را بدون پژوهش و تحقیق، در ایران با نام «دیوان تُرکی نظامی» چاپ کردهاند.
کاری که خوشبختانه متولیان آن بلافاصله متوجه اشتباه خود شدند اما جریان پانترکیسم این قضیه را تا به امروز کش داده وهمچنان نیز تبلیغ میکند. لازم به ذکر است بحث ما دربارۀ این موضوعات، به خاطر نژاد و مواردی از این دست نیست؛ چنانکه همۀ انسانها، تُرک، عرب و ... برای ما عزیز و محترماند اما بحث بر سر این است که با این عناوین، برخی میخواهند علیه ایران کار کنند و تاریخ را تحریف کنند.
موضوع بعدی سخنانِ این پژوهشگر تاریخ و ادبیات، تلاش دولت باکو در برچیدن اشعار فارسی نظامی از مقبرۀ این شاعر ایرانی بود. وی بیان کرد: در سال ۱۳۸۶ من در سفری که به جمهوری آذربایجان داشتم از نزدیک دیدهام دولت این کشور تمامی سردرها و کتیبههای ارزشمند فارسی را نابود میکنند و آنها را با الفبای لاتین ترکی جایگزین میکنند.
به همین خاطر من همان زمان طرحی دادم که دستکم از تمامی این آثار عکسبرداری کنیم و خوشبختانه این کار انجام گرفت. در سال ۱۳۹۱ که به این کشور سفر کردم دیدم اشعار فارسی به خط زیبای نستعلیق را از مقبرۀ نظامی کندهاند و جای آنها را با اشعار ترکی با الفبای لاتین پُر کرهاند! این فضاسازی برای این است که گردشگرانی که از کشورهای دیگر میآیند با دیدن این آثار فکر کنند نظامی یک شاعر تُرکیسرا و اهل جمهوری آذربایجان بوده است!
اتحاد صهیونیسم و پانترکیسم برای مصادرۀ نظامی و ابلیسسازی از ایران و ایرانی
قلیزاده علیار در پایان سخنانش جمعبندی کرد که جریان پانترکیسم در جمهوری آذربایجان، ترکیه و ایران در تلاش است تا نظامی را به عنوان شاعری تُرک و اهل جمهوری آذربایجان معرفی کنند. حتی در این راه، دولت باکو نسبت به ایران کینه در دلها میکارد و به تعبیر سیاسیون «ابلیستراشی» (demonization) علیه ایران و ایرانیان میکند.
وی گفت: در سال ۱۳۷۵ که برای اولین بار برای ماموریت فرهنگی به نخجوان اعزام شدم، اثری به من در مورد شخصیتهای این کشور دادند که در آن، بسیاری از شخصیتهای ایرانی مانند شیخ محمد خیابانی به عنوان دشمن «ملت تُرک آذربایجان» درج شده بودند. از دولتمردان، مجلس و دفتر مقام معظم رهبری میخواهیم دربارۀ این مسالۀ خطیر بیش از پیش حساسیت داشته باشند.
قلیزاده همچنین ضمن اشاره به تلاشهای جمهوری آذربایجان برای مصادرۀ میراث ملموس و ناملموس ایران تاکید کرد دولت باکو در این راه، هم با صهیونستها همکاری دارد و هم پول زیاد حاصل از نفت خود را به کار گرفته که این هدف خود را به راحتی جلو ببرد. به عنوان نمونه، چند سال پیش پول هنگفتی که به شهردار شهر رُم ایتالیا داد تا مجسمۀ نظامی را در این شهر نصب و زیر آن بنویسند: نظامی، شاعر بزرگ تُرک آذربایجان!
قلیپیزاده علیار در ادامه گفت: وزیر فرهنگ دولت جمهوری آذربایجان سه سال پیش مصاحبه و اذعان کرده «ما با اینکه نظامی به چه زبانی شعر گفته و اهل کجا بوده، نَسَبَش چه بوده، منابع تاریخی در مورد او چه گفته و خودش دربارۀ خودش چه گفته کاری نداریم؛ بلکه ما میخواهیم دو موضوع را در جهان به طُرُق مختلف اثبات کنیم: یکی اینکه نظامی تُرک بوده و دیگری اینکه اهل جمهوری آذربایجان بوده است و در این راه در حالی که نظامی یک شاعر ایرانی و فارسیگو نیست، ایران مانع ماست و به ما خیانت میکند!» این سخنان صریح، نهایت وقاحت و پُررویی این مقام دولت باکو را میرساند.
نظامی قلۀ منظومهسرایی در شعر و ادب فارسی است
دکتر سعید سلیمانپور، شاعر و مدرس دانشگاه سخنران بعدی نشست بود که در دو بخش سخنان خود را بیان کرد. در بخش اول، به جایگاه ادبی بینظیر نظامی و خودآگاهی او بر این امر پرداخت و تشریح کرد: مقبولیت عام یک مولفۀ مهم برای نقد ادبی آثار، حتی در رویکردهای نوین نقد ادبی است. از این نظر نظامی را میتوان شاعری در قلّه در نظر گرفت. در منظومهسرایی نیز تاکنون کسی را نزدیک به نظامی نمیتوان دانست.
صرفنظر از شاعران میانمایه، ما حتی اگر چهرههای شاخص ادب فارسی در این زمینه را بررسی کنیم، اهمیت نظامی به خوبی نمایان میشود. به عنوان مثال در این دسته و از بین تقلیدهای بسیاری که از نظامی شده، میتوان به «هفت اورنگ» جامی، امیرخسرو دهلوی و «سعدی هندوستان» اشاره کرد که جملگی اینها به گرد پای نظامی هم نرسیدهاند.
در بین این تقلیدها البته از دو نوع تقلید متفاوت نیز میتوان نام برد؛ یکی متعلق به فضولی بغدادی در «لیلی و مجنون» که در قالب و زبان آن تغیراتی داده است و دیگری «محمدحسن زلالی خوانساری» شاعر عصر صفوی، که امروزه گمنام است، اما من کار او را بسیار بزرگ و مبتکرانه میدانم.
تا قرن هشتم، هیچ شاعر تُرکیسرایی در مناطق آذربایجان و اران و شروان نداریم
بخش دوم سخنان شاعر و ادبیاتپژوه ارومیهای به مسالۀ تحریف هویتی نظامی اختصاص داشت. سلیمانپور در این باره تاکید کرد که این مساله که «نظامی شاعری تُرک بوده است»، بحث بسیار تاسفبرانگیزی است که درسالهای اخیر مطرح شده است. همانطور که ما ایرانیان حساسیت بسیار زیادی بر تمامیت ارضی کشور عزیزمان ایران داریم، باید مسائلی مانند تصاحب یک شاعر ایرانی همچون نظامی را نیز تجاوز و دستدرازی به تمامیت فرهنگی و تاریخی ایران عزیز تلقی کنیم. بیتفاوتی و پذیرش این تحریفات، کل تاریخ و فرهنگ کشور را زیر سوال میبرد.
دکتر سعید سلیمانپور در ادامه با اشارۀ ضمنی به جریانهای باورمند به ایدئولوی پانترکیسم، افزود: بنده در فضای مجازی و واقعی بارها به اشکال گوناگون دوستانه با این افراد مدّعی بحث کردهام؛ اما متاسفانه اینها نه علم را میپذیرند، نه تاریخ و مستندات متقن ادبی را و نه از میزانی منطق برخوردارند که بتوانند مدعای خود را دستکم به صورت منطقی تبیین کنند.
نکتهای که من هموراه از این افراد پرسیدهام این است که اگر شما میگویید زبان آذربایجان و اران و شروان، از هزاران سال پیش تُرکی بوده است، تا قرن هشتم هجری سه دیوان تُرکی برایم نام ببرید! بعد کار را سادهتر کردم و فقط یک دیوان خواستم؛ سپس از آنها خواستم که تا قرن هشت دستکم بگویند در فلان کتاب، شاعری بوده است در این مناطق چهار بیت به تُرکی سروده است! هر زمان که توانستید اینها را بیاورید میتوانید ادعا کنید که زبان آذربایجان و اران و نظامی نیز در آن زمانها تُرکی بوده است.
کتاب نزههالمجالس به تنهایی میتواند طومار دعاوی دروغین این جریان را در هم بپیچید؛ این کتاب مربوط به قرن هفتم، مشتمل بر حدود ۳۰۰ رباعی از حدود ۱۵۰ شاعر قرن پنج تا هفت مناطق آذربایجان و اران و شروان است؛ در این بین، حتی یک بیت به زبان تُرکی نمیبینید. در تمامی دانشنامههای معتبر جهان نیز هیچ کجا نمیبینید نوشته باشد نظامی شاعری تُرکیسرا بوده است؛ جز در قرن اخیر که این بحث به موضوعی سیاسی تبدیل شده است.در نتیجه همۀ ما موظفیم که نسبت به این مسائل حساس باشیم، چراکه پشت این مسائل علاوه بر خباثتهای سیاسی، ناآگاهی برخی افراد نیز دخیل است و درنتیجه باید در این باره روشنگری نیزانجام دهیم.
پس از قرآن، شاهنامه پرتاثیرترین متن در تاریخ ادبیات ایران بوده است
سخنران پایانی نشست روز گرامیداشت نظامی، دکتر سجاد آیدنلو، شاهنامهشناس و استاد برجستۀ زبان و ادب فارسی بود. آیدنلو موضوع بخش نخست سخنرانی خود را «نظامی و فردوسی و شاهنامه» عنوان کرد و افزود: به دلیل جایگاه بسیار والای فردوسی و شاهنامه در تاریخ فرهنگی، ادبی و اجتماعی ایران، به جرات میتوان گفت پس از قرآن کریم، پرتاثیرترین متن در تاریخ فرهنگ و ادبیات ایران، شاهنامۀ فردوسی است و در این سخن هیچ مبالغهای نیست.
به همین دلیل، طبعاً نظامی گنجوی نیز تحت تاثیر شاهنامه و فردوسی بوده است. نظامی در چندین جا با القاب و صفاتی از فردوسی یاد کرده است: «دانای طوس»، «حکیم»، «چابکاندیشه»، «سخنسنج ترازو به دست» و «مرد ایزد شناس» از این جمله است.
یا در بیتی دیگر: «زت اریخها چون گرفتم قیاس /هم ازنامۀ مرد ایزد شناس»؛ در این بیت، تعبیر «مرد ایزدشناس» برای ما بسیار قابل تامل است. این نشان میدهد که نظامی چنان به محتوای شاهنامه تسلط داشته که جهانبینی توحیدی و یزدانی فردوسی را به خوبی شناخته و چنین تعبیری را برای او به کار برده است. اینها و موارد متعددی مانند آن، اثبات میکند که شعرای آذربایجان، اران و شروان و محیط ادبی و فرهنگی این مناطق از دیرباز، شاهنامهگرا و شاهنامهدوست بوده و بخشی از مهمترین و دقیقترین تلمیحات شاهنامهای تاریخ ادب پارسی در منظومههای شاعران مربوط به این مناطق بوده است.