تاریخ : سه شنبه 26 شهريور 1387
کد 7330

اوستیا سرزمین فرزندان سلم و میراث دار ایرانیان در قفقاز

.
سرویس گرجستان/خبرگزاری آران

تبریز نیوز

حامد کاظم زاده
 
از نکات قابل توجه در اوستیا می توان به "ایران دوستی" شدید مردم منطقه و خونگرمی و مهمان نوازی ایرانی اشاره کرد. زبان‌ مردم‌ اوستیا متعلق‌ به‌ گروه‌ زبانهای‌ ایرانى‌ شمال‌ خاوری‌ و نمایانگر بسط زبان‌ آلانى‌، یكى‌ از زبان های‌ سكایى‌ ـ سرمتى‌ است‌...
اوسِتیا، سرزمینى‌ شامل‌ دو بخش‌ است كه‌ بخشى‌ از آن‌ با نام‌ «جمهوری‌ خودمختار اوستیای‌ شمالى ـ آلانیا‌» تابع‌ جمهوری‌ فدراتیو روسیه‌، و بخش‌ دیگر آن‌ با نام «استان‌ خودمختار اوستیای‌ جنوبى‌» تابع‌ جمهوری‌ گرجستان‌ است‌.  مردم‌ اوستیا خود را «ایرُن»، و سرزمین‌ خویش‌ را «ایرستون» مى‌نامند. مردم‌اوستیا از بازماندگان‌ قوم‌ سکا، سرمت وآلان‌ به‌ شمار مى‌آیند.
مساحت‌ اوستیای‌ شمالى‌ 8 هزار كیلومتر مربع و اوستیای‌جنوبى‌ 900،3 می باشد. سرزمین‌ اوستیا پیش‌ از تأسیس‌ حكومت‌ شوروی‌ جزو امپراتوری‌ روسیه‌ بود. واقع‌ بودن‌ سرزمین‌ اوستیا در دو سوی‌ رشته‌ كوه های‌ قفقاز سبب‌ شد كه‌ از دیدگاه‌ تقسیمات‌ كشوری‌، در حاكمیت‌ شوروی‌، به‌ دو شاخه‌ بخش‌ گردد.
جمهوری‌ خودمختار اوستیای‌ شمالى ‌در 1924م‌/1303ش‌ استان‌ خودمختار و در 1936م‌/1315ش ‌جمهوری‌ خودمختار شد. این ‌جمهوری‌ دارای‌ 8 بخش‌، 6 شهر و 7 شهرك‌، و مركز آن‌ شهر ولادی‌ قفقاز است‌. جمعیت‌ اوستیای‌ شمالى‌ در 1985م‌/ 1364ش‌، 612 هزار نفر بوده‌ است‌ كه‌ 71% آن ها در شهرها سكنى‌ داشتند. جمعیت تقریبی اوستیا هم اکنون در حدود 800 هزار نفر می باشد. در این‌ جمهوری‌ روس ها، اینگوش ها، ارمنی ها، گرجی ها، اوكرائینی ها، یونانی ها، ایرانی ها و قموق ها نیز سكنى‌ دارند.
اوستیای‌ جنوبى‌ در 1922م‌/1301ش‌ به‌ صورت‌ استان‌ خودمختار درآمد. این‌ استان‌ شامل‌ 4 بخش‌، یك‌ شهر و 4 شهرك‌، و مركز آن‌ شهر تسخینوالى‌ است‌. جمعیت‌ اوستیای‌ جنوبى‌ در 1978م‌، 103 هزار نفر بوده‌ است. 5/66% جمعیت‌ این‌ استان‌ اوستیایى‌، 3/28% گرجى‌ و 6/1% روس‌ هستند.
در هزاره سوم میلادی در قفقاز گروه های بسیاری از نژادهای مختلف قفقازها با هم زندگی و به زبان هند و اروپایی صحبت می کردند. قدیمیترین آنها خطهاHittim  هستند که در اواخر هزاره سوم میلادی به آسیای پیشین حرکت کردند و در آنجا حکومت خود را تشکیل دادند. در نیمه اول هزاره دوم میلادی خط ها که در قفقاز مستقر شده بودند با قبایل هندوایرانی ادغام شدند و سرزمینهایی از اروپای شرقی تا کوه های قفقاز را اشغال کردند. این افراد که با قبایل همسایه ادغام می شدند، فرهنگ خود را گسترش می دادند ولی نژاد خود را حفظ می کردند.
در این زمان، در سرزمین قفقاز شمالی فرهنگ و آداب و رسوم دفن کردن مردگان در یک راهروی زیرزمینی( کاتاکومبا) توسط ایرانی زبانها بوجود آمد و گسترش پیدا کرد. در اواخر هزاره دوم میلادی در قفقاز  اسکیف ها زندگی می کردند. آنان از قبایل ایرانی زبانی بودند که فرهنگی غنی بوجود آوردند. اسکیف ها (سکاها) تمدن بزرگی را پس از یونانیها ساختند. درصد بیشتری از  اسکیف ها  زندگی کوچ نشینی داشتند که با لشکرکشی نیز ارتباط داشت.
بر اساس گفته هرودوت،  اسکیف ها در قرن هفتم میلادی از ماورای قفقاز به سوی آسیای پیشین حرکت کردند و در آن جا 28 سال پادشاهی کردند و پس از آن توسط هوخشتر، پادشاه ماد سرنگون شدند. تعدادی از آن ها به قفقاز برگشتند و برخی دیگر به آسیای مرکزی رفتند. اسکیف های بازگشته از ماورای قفقاز به حوالی دریای سیاه لشکرکشی کردند و طبق شواهد مکتوب،80 سال در آن جا پادشاهی کردند.
سپس توسط سورامّات ها ( از قرن 4 میلادی سارمات ها) از این مناطق رانده شدند. ساورومات ها مناطق وسیعی از قفقاز شمالی را اشغال کردند و زمانی که قبایل آن ها با هم متحد شدند. آلان ها Allon را بوجود آوردند که از دریای آزوف تا دریای مازندران تحت حکومت آنان بود.
آلانها از قرن اول میلادی در تاریخ سیاست ماورای قفقاز بخصوص در ایبریا (گرجستان شرقی) نقش مهمی داشتند. نه تنها یادگارهای فرهنگی مادی بلکه منابع نوشته شده به زبانهای یونانی، لاتین، ابری، ارمنی و گرجی نیز شاهدانی بر این موضوع هستند.
به این ترتیب در طی هزاران سال دوره ای از زمان نبوده است که در سرزمین قفقاز بخصوص در قسمت مرکزی آن قبایل هند و اروپایی و ایرانی با زبان و آداب و رسوم ایرانی زندگی نکرده باشند. مهاجرت و زندگی کوچ نشینی بسیاری از قبایل را وادار به تغییر مکان می کرد ولی در سرزمین قفقاز مرکزی همیشه گروهی ایرانی زبان بر جای باقی می ماندند.
البته واضح است که هندوایرانی هایی که در قفقاز مستقر بودند در طی هزاران سال ارتباط با قفقازیها چه از نظر فرهنگ مادی و چه معنوی کمی  قفقازی  شده اند ولی هرگز زبان و فرهنگ اصیل خود را از یاد نبرده اند. امروز توسط بسیاری از تاریخدانان تایید می شود که نژاد اوستیایی در هزاره اول میلادی در قفقاز به وسیله ادغام جمعیت بومی بوجود آمد و این بومیان زبان ایرانی را به آن ها اعطا کرده و از این طریق فرهنگ خود را گسترش دادند.
در 372م‌ هون ها به‌ این‌ سرزمین‌ حمله‌ بردند و دولت آلان ها را منقرض‌ كردند. گروهى‌ از آلانها در لشكركشى‌ به‌ اروپا به‌ هونها پیوستند و گروه‌ دیگری‌ از آنان‌ كه‌ برجای‌ مانده‌ بودند، به‌ تابعیت‌ خاقان‌ مازندران درآمدند، روسها این‌ بخش‌ از آلانها را كه‌ تا آغاز حملة مغولان‌ در جنوب‌ روسیه‌ باقى‌ مانده‌ بودند، اوستین‌ نامیده‌اند.
در سدة 5 و اوایل‌ سدة 6 م‌ آلان‌ متحد ایران‌، بر ضد امپراتوری‌ روم‌ شرقى‌ (بیزانس‌) بود. در سدة 6م‌ مسیحیت‌ از طریق‌ بیزانس‌ میان‌ آلانها راه‌ یافت و تا سدة 13م‌ اتحاد قومى‌ بالنسبه‌ وسیعى‌ وجود داشت‌ كه‌ در تاریخ‌ با عنوان‌ اتحاد آلان‌ ـ اوستیا مشهور است‌، ولى‌ این‌ اتحاد با هجوم‌ لشكریان‌ تاتار و مغول‌ فرو ریخت‌، پس‌ از هجوم‌ مغولان‌ رفته‌ رفته‌ نام‌ آلان ها از منابع‌ تاریخى‌ محو شد و آلان هایى‌ كه‌ در محل‌ كنونى‌ اوستیای‌ شمالى‌ و جنوبى‌ و سرزمین های‌ همجوار آن‌ سكنى‌ داشتند، به‌ مرور نام‌ اوست‌ به‌ خود گرفتند. در سدة 16م‌/10ق‌ كابارداها بر اوستها مسلط شدند. در 1774م‌/1188ق‌ اوستیای‌ شمالى‌ به‌ تصرف‌ روسیه‌ درآمد و بخشى‌ از مردم‌ اوستیا، تابعیت‌ روسیه‌ را گردن‌ نهادند.
گروهى‌ نیز از شمال به‌ دشت های‌ جنوبى‌ مهاجرت‌ كردند كه‌ سرزمین‌ آن ها در 1801م‌/1216ق‌ به‌ عنوان‌ اوستیای‌ جنوبى‌ شناخته‌ شد. دسته‌ای‌ از آنان‌ به‌ ناحیة ولادی‌ قفقاز رفتند و در آنجا به‌ كشاورزی‌ پرداختند. در 1860م‌/1276ق‌ قلعة ولادی‌ قفقاز كه‌ در 1784م‌/1198ق‌ بنا شده‌ بود، به‌ صورت‌ شهر درآمد و از 1863م‌/1280ق‌ به‌ مركز اوستیای‌ شمالى‌ بدل‌ گشت‌. اوستیا ارتباط با ایران را هم قبل از اسلام و هم پس از اسلام حفظ کرد و حتی اسلام را پذیرفت. ایران همیشه سعی داشته است که توجه اوستیا را به خود جلب کند. با تحکیم قدرت روسیه در اوستیا روابط اوستیا با ایران به حداقل رسید.
زبان‌ مردم‌ اوستیا متعلق‌ به‌ گروه‌ زبان های‌ ایرانى‌ شمال‌ خاوری‌ و نمایانگر بسط زبان‌ آلانى‌، یكى‌ از زبان های‌ سكایى‌ ـ سرمتى‌ است‌. در زبان‌ اوستى‌ دو گویش‌ عمدة ایرنى‌ و دیگوری‌ وجود دارد. دیگوری‌ كه‌ گویشى‌ باستانى‌ است‌، تنها در چند ناحیة شمالى‌ و باختری‌ رواج‌ دارد. درگذشته‌ از هر دو گویش‌ در زبان‌ ادبى‌ استفاده‌ مى‌شد، ولى‌ رفته‌ رفته‌ گویش‌ دیگوری‌ جای‌ خود را به‌ گویش‌ ایرنى‌ داد.
مردم‌ اوستیا مسیحى‌، و برخى‌ مسلمان‌ هستند. هنگامى‌ كه‌ در سدة 16م‌/10ق‌ كابارداها بر اوستیا مسلط شدند، دین‌ اسلام‌ نیز در میان‌ مردم‌ آنجا رو به‌ گسترش‌ نهاد. در سدة 19م‌ دولت‌ روسیه‌ سیاست‌ همگون‌سازی‌ را در مناطق‌ غیرروسى‌ شمال‌ قفقاز در پیش‌ گرفت‌ و كوشید تا به‌ تبلیغ‌ مسیحیت‌ در سرزمینهای‌ مسلمان‌نشین‌ بپردازد. در اوستیا به‌ استثنای‌ منطقة كوه‌نشینان‌، تبلیغ‌ آیین‌ مسیح‌ مجاز بود. در دوران‌ حكومت‌ شوروی‌، شماری‌ از مسلمانان‌ اوستیا، از جمله‌ دیگورها از سرزمین‌ خود رانده‌، و به‌ دیگر مناطق‌ كوچانده‌ شدند. از دوران‌ امپراتوری‌ روسیه‌ فرقه‌های‌ چهارگانة صوفیة قادری‌ در اوستیای‌ شمالى‌ فعالیت‌ داشته‌اند.
در مورد اوستیا شمالی نکات قابل توجهی وجود دارد. در ذیل به برخی از آنها که نتایج مشاهدات میدانی است، اشاره می نماییم:
از نکات قابل توجه در اوستیا می توان به "ایران دوستی" شدید مردم منطقه و خونگرمی و مهمانوازی مردم به طوری که بنده هر روز به خانه یک اوست (ایرونی) به مهمانی می روم، وجود مذهب یزیچنیک (یزیدی یا ایزدی) که بیشتر مردم اوستیا چه مسلمان و چه مسیحی به آن پایبندند که بنده تا کنون چیزی از آن نشنیده بودم که به یک بُغ (خدا) و هفت ایزد (مانند مزداپرستی و یا شباهتی با مهرپرستی) اعتقاد دارند و پرستشگاه هایشان در طبیعت(جنگل) و غارهای دستکن یا طبیعی ست و در اعتقاد خودشان این آیین به سرمتیان و سکاها و آلان ها مربوط است و مراسمات و جشن هایش بصورت ملی درآمده است، محله ایرانی های ولادی قفقاز با سبکی قجری و با حضور ایرانیان روس شده، بافت شهری همانند تهران قدیم با نمای آجری ساختمان ها، چاپ و وجود کتب متعدد درباره قفقاز و اوستیا که در ایران موجود نیست، وجود ساختمان سفارت ایران و مسجد و مدرسه ایرانیان(نوروز) در دوره قاجار، وجود جمعیت کثیری مسلمان و دارای 7 مسجد فعال و 26 مسجد از کار افتاده، ولادی قفقاز دارای دو مسجد با نام های مسجد ایرانی(شیعی) و مسجد سنی ست که احتیاج فراوانی به کتب دینی از جمله قرآن روسی می باشند، نسخ خطی و اسناد ایرانیان  که در آرشیو ریاست جمهوری اوستیا موجود است و ما از آن ها مطلع نبودیم و در ایران احتمالا موجود نیست، وجود گروه زبان فارسی در دانشگاه دولتی اوستیا و علاقه زیاد آنها برای یادگیری فارسی و عدم وجود کتب مناسب آموزشی و بطوری که بعلت عدم حمایت ما ایرانیان این گروه از سال آینده برچیده خواهد شد، علاقه به شاهنامه به طوری که اکثر افرادی که بنده با آن ها برخورد داشتم یک شاهنامه روسی در خانه داشتند، وجود ایرانیان بیشمار که زبان و هویت خود را از دست داده و روس یا اوست شده اند، داشتن زبانی (زبان ایرونی یا اوسی) نزدیک به کردی و فارسی و تالشی (نزدیکترین زبان به یغنوبی تاجیکی و یزغلامی پامیری) با کلمات مشابه فراوان با فارسی که 60 درصد مردم به آن تکلم دارند، توجه بیش از حد به تاریخ و فرهنگ بطوری که بیشتر کتابهای کتابفروشی ها در مورد تاریخ اوستیاست و همچنین مراکز فرهنگی بیشمار در این دیار، اشاره نمود.
 
میراث ایرانی در اوستیا
قوم دیگر ایرانی که در منطقه قفقاز زندگی می کنند، اوست ها هستند که در دو منطقه اوستیای شمالی در روسیه و اوستیای جنوبی در گرجستان پخش هستند. این قوم بزرگ که به ایرانیان شمالی معروف هستند، خود را با زبان بومیشان، ایرونی می نامند و کشور خویش را ایرستون (ایرستان) می گویند.
این ایرانیان دارای یکی از قدیمی ترین زبان های موجود ایرانی، می باشند و لهجه آنان مانند کردهای ایرانی ست. مردمان بی نهایت مهربان، خونگرم و مهمانواز و بسیار ایراندوست که کمتر نقطه ای از جهان می توان دید. آنها بازمانده قوم باستانی و ایرانی آلان هستند که همکنون نیز به جمهوری خویش آلانیا می گویند.
آداب و رسوم ملی آنها بازمانده ای از آداب ایرانیان باستان است که در فلات ایران به علل گوناگون کمرنگ شده ولی در این دیار و بعلت زندگی کوهستانی آنها همچنان باقی مانده است. دعا بر سر میز غذا، نوروز، چهارشنبه سوری، جشن های گوناگون و رفتارهای ناب اجتماعی بازمانده ای از آن است.
تقریبا تمامی رفتارهای اجتماعی آنان از نظر جامعه شناسی قابل بررسی و مقایسه با رفتار ایرانیان است. آداب و رسوم دفن مردگان، احترام به بزرگان خانواده، جایگاه زن و مرد و ... از نمونه های بارز آن است. در مورد مذهب اوست ها نیز نکات جالبی موجود است. بخشی از آنها مسلمان و بخش دیگر مسیحی هستند ولی تمامی آنها به آیینی اعتقاد دارند که تنها در مذهب آریایی ها و مزداپرستی وجود دارد، یعنی اعتقاد به 7 ایزد و 1 خدا. این نکته بسیار جالب است و اشتراک فراوانی با ایران باستان دارد.
 
1- مسجد پرسیسکیوس یا ایرانی ولادی قفقاز: (اوستیا) این مسجد که تقریبا 120 سال بنا شده است، همکنون در شهر ولادی قفقاز پایتخت اوستیای شمالی قرار گرفته است و در حدود 50 سال است که بسته است و به مسجد شیعی معروف گشته است. این مسجد زیبا و ساده با معماری اصیل ایرانی در کنار رودخانه معروف ترک واقع شده و بعلت عدم توجه و عدم حضور شیعیان در این منطقه روبه تخریب است.
2- محله ایرانیان ولادی قفقاز: (اوستیا) این محله که در قسمت قدیم شهر واقع شده برای کارکنان معدن قدیم شهر که در یکصد سال پیش دایر بوده است، تعبیه گشته است که اکثر آنها ایرانیان آذربایجان و گیلان بوده اند که برای کار در این منطقه زندگی می کردند. این محله همکنون هنوز هم ایرانی دارد ولی هیچ کدام نه فارسی می دانند و نه با ایران ارتباط دارند. جالب است که ایرانیان تا سال 1922 در مدارس روسی می توانستند آموزش فارسی ببینند ولی به مرور زمان این حق را از ایرانیان گرفتند.
3- کنسولی و مدرسه ایران در ولادی قفقاز: (اوستیا) تا 1918 م کنسولی ایران در قفقاز یعنی در تفلیس و ولادی قفقاز دایر بود ولی با قدرت گرفتن بولشویک های روسیه این مراکز بسته شد. در ولادی قفقاز ساختمان قدیمی کنسولی ایران که به مدت صد سال در آنجا فعالیت می کرد همچنان پابرجاست ولی نامی از ایران در آنجا موجود نیست. در ولادی قفقاز به علت وجود ایرانیان بسیار، مدارس فارسی زبان زیادی فعالیت می کردند که بمرور زمان آنها نیز روسی شدند از جمله مدارس معروف ایران در قفقاز، مدرسه نوروز بود که تا سال 1922 همچنان فعالیت می کرد و مدرسه ای مذهبی و شبانه روزی بوده است.
4- معماری بومی اوستیا: معماری بومی اوستیا عناصر ظریفی دارد که در این مقال نمی گنجد ولی معماری آنان همچون معماری ایرانی ست و یک ایرانی در شهرهای اوستیا احساس غربت نمی نماید. این شباهت را می توان با معماری سنتی ایران در تهران قدیم با ولادی قفقاز مقایسه نمود.
5-جاده های معروف قفقاز: در قفقاز جاده های معروف تاریخی وجود دارند که در تاریخ جهان نیز شناخته شده هستند. جاده نظامی قفقاز که ما ایرانیان به آن داریال می گوییم که از قدیمی ترین گذرگاه های بشر است و همواره در تاریخ ایران دروازه شمالی ایران نامیده می شود. در این جاده می توان آثار بی بدیع ایرانی فراوانی را یافت. این جاده مسیر اصلی لشگرکشی شاه عباس صفوی به قفقاز و همچنین نادر شاه و حمله روس ها به ایران بوده است.
نکته جالب دیگری که قابل بیان است همانا نگاه ارتش آلمان و هیتلر به این جاده بود که برای فتح آن در جنگ جهانی دوم تا 50 کیلومتری آن نیز رسیدند ولی نتوانستند پیروز شوند و در اصل می خواستند با در اختیار گرفت این جاده نیروهای خود را تا ایران پخش کنند.
جاده دیگری که نامش هم ایرانی ست و یادگار نادر شاه افشار است، شاهناد است که در کوه های صعب العبور قفقاز واقع شده است. به این جاده که نادر از آن گذشته و در آن جنگیده، بومیان شاهناد (شاه نادر) می گویند.
 
حوادث کنونی
اختلافات و درگیری میان اوست ها و گرجیان همواره وجود داشته و در تقسیم بندی های سیاسی و قومی، نزاع¬ها بیشتر برگرفتن زمین تاکید داشته است. درگیری¬های قومی میان این دو ملت فرهیخته قفقاز در قرن بیستم و مشخص کردن مرزهای مصنوعی شکل گرفت. تاثیر اورجکیندزه و استالین، یاران گرجی لنین برای احیای کولخید و ایبریای باستان در دوران ابتدایی شوروی در تقسیمیم بندی مرزها کم نبود.
بدین ترتیب نطفۀ نفاق در منطقه میان این دو قوم باستانی کاشته شد. بعد از فروپاشی شوروی استان خودمختار اوستیای جنوبی از فرصت استفاده کرده و با توجه به حمایت¬های روسیه اعلام خودمختاری و سپس جمهوری می¬کند. این منازعات با درگیری نظامی  در سال 1992 ادامه پیدا می کند و بخش زیادی از مردم اوستیا مجبور به مهاجرت به اوستیای شمالی می شوند.
همواره رهبران جدایی طلب اوستیای جنوبی بر اتحاد میان اوست ها و پیوستن به روسیه تاکید داشتند. به هرحال تعیین مقصر در این میان بسیار مشکل است و باید ریشه آن را در میراث کمونیستی جست وجو کرد.
آنچه تا کنون اتفاق افتاده، حمله ناگهانی ارتش گرجستان با پشتیبانی معنوی غرب و آمریکا به سرزمین اوستیا است که متاسفانه بازی میان ابرقدرت ها تنها به ضرر مردم بی گناه منطقه است.
ساکاشویلی رهبر جوان و مغرور گرجستان خود را در بازی آمریکا و روسیه مهره قرار داد، تا نامی نامناسبی در تاریخ از خود به یادگار بگذارد، تاریخی که گرجیان به فرهنگ و صلح دوستی شهره هستند. با اتفاقات افتاده بعید است که اوستیا به گرجستان بازگردد و چوب حماقت یک رهبر را این ملت بزرگ خواهند خورد. درگیری آبخازیا در شب گذشته نیز بر مشکلات دولت گرجستان بیش از پیش افزود.
در پایان این ماجرا، بهانه ای برای حضور روسیه در گرجستان پیدا شد. خبرها از اوستیا حاکی از کشته شدن 2000 نفر غیرنظامی است که یک فاجعه در ایام برگزای المپیک خواهد بود. به هر حال امیدواریم که این قضایا موجب سوء استفاده از دوملت اوست و گرجی نشود و این دو ملت بازیچه زورآزمایی قدرت های جهان نشوند.
پایان.
 
  • نوشته شده
  • در سه شنبه 26 شهريور 1387
captcha refresh