اکرم آیلیسلی، نویسنده آذربایجانی که در جدیدترین رمانش به طرح ضروت روابط دوستانه بین آذربایجان و ارمنستان پرداخته، به شدت با حمله نظرات مختلف روبرو شده است
/خبرگزاری آران
خبرگزاری آران/سرویس آذربایجان
اکرم آیلیسلی، نویسنده آذربایجانی که در جدیدترین رمانش به طرح ضروت روابط دوستانه بین آذربایجان و ارمنستان پرداخته، به شدت با حمله نظرات مختلف روبرو شده است؛ نه تنها دولت تمام افتخارات او را پس گرفته بلکه پسر و عروسش هم از کار برکنار شدهاند!
مهر به نقل از حریت، اکرم آیلیسلی رماننویس مشهور آذربایجانی پس از انتشار جدیدترین رمانش با عنوان «رویاهای سنگ» که بر ضروت رابطه دوستانه آذربایجان ـ ارمنستان میپردازد، هدف حمله دولت و مردم کشورش واقع شده است.
شماری از مردم خشمگین در برابر خانه این نویسنده ۷۶ساله گرد آمدند و با شعارهایی چون «خائن، شرم بر تو» به او حمله کردند.
این نویسنده که جوایز ملی و بینالمللی متعددی دریافت کرده و عنوان نویسنده ملی آذربایجان را در سال ۱۹۸۷به دست آورده است، دیروز از سوی الهام علی اف، رییس جمهور آذربایجان از همه افتخارهای خود خلع شد و اکنون حتی با مساله سلب تابعیت نیز روبرو است.
او گفت، در دوره شوروی نیز با چنین حملههایی روبرو میشد، اما هرگز با چنین ماجرایی روبرو نشده بود. وی گفت: این بدتر از مشکلات ایدئولوژیکی است که در دوره اتحاد شوروی وجود داشت. آنها با این کار دارند روح ترور را علیه من به کار میبندند و حتی به خانواده من حمله کردهاند. آنهایی که حتی هویت مرا زیر سئوال قرار دادهاند در حالی که میدانند من هیچ ماهیت ارمنی ندارم.
این در حالی است که در باکو طی یک اقدام سمبولیک، دی. ان ای او برای آزمایش فرستاده شده تا روشن شود که او خاستگاهی ارمنی دارد یا خیر. این نویسنده میگوید: هیچ کس نمیتواند زادگاه و قوانین اخلاقی مرا زیر سئوال ببرد.
او گفت در آذربایجان حقوق انسانی زیر پا گذاشته میشود و همه تلاش آنها ساکت کردن مردم و خاموش کردن صدای آنهاست.
آیلیسلی گفت: هدف اصلی این رمان زندگی مسالمتآمیز و دوستانه آذربایجانیها و ارمنیها با یکدیگر است و رمانهایش هیچ ربطی به مسایل سیاسی ندارند.
به گفته این نویسنده رمان او با یک رویداد شروع میشود: ۱۰تا ۱۵جوان آذربایجانی از ارمنستان اخراج میشوند. آنها به باکو پایتخت آذربایجان میرسند و در آنجا با مرد ارمنی پیری روبرو میشوند و لباسهای او را میگیرند و او را به داخل استخر میاندازند. یک هنرمند مشهور آذربایجانی این مساله را میبیند و سعی میکند تا به مرد کمک کند، اما یک مرد جوان آذربایجانی شروع به کتک زدن او میکند و همه این ماجرا موجب تغییری درونی در هنرمند میشود.
در این کتاب دهکده هنرمند و جایی که او در آنجا بزرگ شده توصیف شده است. این رمان در سال ۱۹۱۹میگذرد و به کشتار ارمنیها و ماجراهای ۱۹۱۵و نتیجه آن میپردازد. آیلیسلی با توجه به آنچه زمانی بر آذربایجانیها و ارمنیها رفت، میخواهد بگوید آنها که قبلا با آرامش و صلح در کنار هم زندگی میکردند باید تلاش کنند تا دوباره به آن نقطه بازگردند.
آیلیسلی گفت نمایندگان و قانونگذاران باید سعی کنند راههایی پیدا کنند که این دو ملت در هماهنگی باهم زندگی کنند. کتاب من فقط یک پیام دارد و آن پیامی است که از سوی یک نویسنده و روشنفکر مطرح میشود.
این نویسنده که سال ۱۹۳۷در یوخاری اردوباد متولد شده، خالق رمانهایی است که به زبانهای مختلف ترجمه و در کشورهای متعددی منتشر شدهاند. در همین حال پسر او نسیف نیابوف که در وزارت معارف کار میکرد و همسر او که مدیر کتابخانه است، از کار برکنار شدهاند. یک خانه تابستانی نیز که از سوی دولت به او هدیه شده بود، از وی باز پس گرفته شده است./خ
پایان پیام.