توفیقات به دست آمده در مبارزه با داعش در عراق و سوریه که با کمک نیروهای مردمی و با هدایت های جمهوری اسلامی ایران صورت گرفته است از یک سو و نیز احتمال توافق هسته ای میان ایران و گروه 5+1 از سوی دیگر، سبب شده ترکیه بیش از هر زمان دیگری خود را در موضع انفعال ببیند.
آران نیوز - حسن اشرفی، کارشناس مسایل ترکیه با بیان اینکه ترکیه در سیاست منطقه ای خود توفیق چندانی به دست نیاورده است اظهار کرد: ترکیه همواره به دنبال این بوده تا رویکرد نوعثمانی گری خود را پیگیری کرده و خود را به عنوان رهبر جهان اسلام معرفی کند اما توفیقات به دست آمده در مبارزه با داعش در عراق و سوریه که با کمک نیروهای مردمی و با هدایت های جمهوری اسلامی ایران صورت گرفته است از یک سو و نیز احتمال توافق هسته ای میان ایران و گروه 5+1 از سوی دیگر، سبب شده ترکیه بیش از هر زمان دیگری خود را در موضع انفعال ببیند.
اخیرا رجب طیب اردوغان در اظهارات خود ایران را به تلاش برای تسلط در منطقه متهم کرده است به نظر شما دلیل این اظهارات رییس جمهور ترکیه چیست؟
اشرفی: وقوع انقلاب های عربی در منطقه غرب آسیا رقابت های منطقه ای ایران و ترکیه را دارای صورت بندی جدیدی کرده است. این رقابت ها به ویژه بعد از جنگ داخلی در سوریه ابعاد گسترده تری یافته است. در خلال تحولات سیاسی جهان عرب، ترکیه همواره سعی نموده است تا رویکرد نوعثمانی گری خود را پیگیری کرده و خود را به عنوان رهبر جهان اسلام معرفی کند. با این حال ترکیه در سیاست منطقه ای خود توفیق چندانی به دست نیاورد. در جریان انقلاب مصر هنگامی که دولت محمد مرسی از قدرت برکنار شد و جریان اخوانی در این کشور به حاشیه رانده شد آنکارا نتوانست خود را با شرایط جدید مصر هماهنگ ساخته و موقعیت خود را در این کشور بازیابد در نتیجه به یکی از سرسخت ترین مخالفین دولت جدید السیسی در مصر تبدیل شد. در سوریه نیز سیاست های ترکیه با شکست مواجه شد. ترکیه به دنبال این بود تا دولت بشار اسد از قدرت کنار رود اما تحولات سوریه به گونه ای رقم خورد تا با شکل گیری ائتلاف بین المللی ضد داعش آنکارا اکنون در نوعی انزوای منطقه ای و بین المللی قرار گیرد. در خلال این بحران های منطقه ای همواره سیاست های منطقه ای ترکیه و ایران در مقابل یکدیگر قرار داشت و اردوغان رییس جمهور کنونی ترکیه در مقاطعی تلاش کرد تا ناکامی های خود را با نوعی جنگ لفظی علیه جمهوری اسلامی ایران جبران کند. ترکیه به این نکته به خوبی واقف است که جمهوری اسلامی ایران به عنوان یک کنشگر موثر منطقه ای تا کنون توانسته است با وجود محدودیت های متعدد منطقه ای و بین المللی به عنوان جدی ترین قدرت منطقه ای در مبارزه علیه تروریسم در سطح بین المللی مطرح شود. بی تردید این مساله برای ترکیه ای که رویای رهبری جهان اسلام را در سر می پروراند گران آمده است. این نکته هنگامی معنای پررنگ تری می یابد که در نظر داشته باشیم ایران در مساله بحرین و یمن هرگز ورود مستقیمی نداشته است و تاثیر قدرت نرم جمهوری اسلامی ایران سبب شده تا کشورهای مذکور همچنان پیگیر آرمان های انقلابی خود باشند و این نکته برای کشورهایی نظیر ترکیه که علیرغم ادعای برخورداری از قدرت نرم در تحولات اخیر منطقه ای همواره قدرت سخت خود را به رخ رقبا کشیده است ناخوشایند است.
توفیقات جنبش انصارالله در استقرار حکومت جدید در یمن و پیشروی های این جنبش در جنوب یمن نگرانی های جدیدی را نسبت به نقش ایران نزد محور غربی- عبری –عربی برانگیخته است و این در شرایطی است که حرکت مردمی آغاز شده در یمن از آغاز، اصیل و کاملا بومی بوده و هیچ بازیگر خارجی محرک تحولات یمن نبوده است. در واقع مقامات آنکارا پیش از آن که سایرین را به دخالت در امور داخلی یمن متهم کنند می بایست به زمینه های تاریخی، سیاسی و اجتماعی بروز انقلاب در این کشور توجه کنند. انقلابی که به آرامی پیش رفت و در ادامه مسیر خود توانست اکثریت جامعه یمن را با خود همراه سازد.
همچنین توفیقات به دست آمده در مبارزه با داعش درعراق و سوریه که با کمک نیروهای مردمی و با هدایت های جمهوری اسلامی ایران صورت گرفته است از یک سو و نیز احتمال توافق هسته ای میان ایران و گروه 5+1 از سوی دیگر، سبب شده ترکیه بیش از هر زمان دیگری خود را در موضع انفعال ببیند.جمیع این عوامل موجب شده است تا اردوغان این گونه زبان به اظهارات تند علیه ایران گشاید.
این اظهارات چه نتایجی را درپی خواهد داشت؟ آیا بیان این اظهارات می تواند در آینده به تقابل بین دو کشور منجر شود؟
اشرفی: طبیعی است اینگونه اظهارات تند می تواند تنشهایی را در روابط دوجانبه ایران و ترکیه به وجود آورد که احضار کاردار سفارت ترکیه در تهران در غیاب سفیر این کشور به وزارت خارجه از اولین پیامدهای آن به شمار می رود. در واقع این گونه اظهارات می تواند به لحاظ سیاسی سبب تیرگی فضای روابط دو کشور شود و شرایط همکاری های منطقه ای دو کشور را بیش از پیش با چالش مواجه سازد. اما نباید این نکته را از نظر دور داشت که در طول حاکمیت حزب عدالت و توسعه در ترکیه روابط میان تهران و آنکارا همواره از جنس رقابت – همکاری توامان بوده است. به بیانی همزمان با این که روابط دو کشور در برخی مقاطع سطحی ار رقابت و تنش را تجربه کرده است در عین حال توانسته از ظرفیت های موجود روابط به ویژه در بخش های اقتصادی برخوردار شود و درواقع رقابت های سیاسی موجود میان دو طرف به ویژه در حوزه منطقه ای سبب نشده تا دو کشور از همکاری های اقتصادی و تجاری بازمانند. از سوی دیگر تجربه روابط دو کشور به ویژه در دوره حاکمیت آک پارتی نشان می دهد که همواره نوعی انعطاف و رواداری در روابط سیاسی دو کشور وجود داشته است که سبب شده تا تنش ها و درگیری های لفظی گاه و بی گاه در حوزه مسایل منطقه ای میان دو طرف از منتج شدن به یک تقابل جدی وآشکار جلوگیری کند. از این رو در مورد اخیر که اردوغان اظهارات نسنجیده و تندی را علیه جمهوری اسلامی ایران ابراز داشته سابقه ی روابط دو طرف نشان می دهد که نباید منتظر برخورد جدی و تقابل سخت میان تهران – آنکارا بود.
برخی از کارشناسان بر این باور هستند مذاکرات ایران و غرب و توافق احتمالی در واکنش های سران خاورمیانه از جمله اردوغان و همچنین حمله عربستان به یمن تاثیر گذار بوده. نظر شما در این زمینه چیست؟
اشرفی: ردپای نوعی نگرانی از پیشرفت در مذاکرات هسته ای و احتمال حصول توافق میان ایران و گروه 5+1 درباره برنامه هسته ای ایران در جنگ لفظی اردوغان علیه ج.ا.ایران دیده می شود. به هر روی ترکیه که روزگاری خود را رابط میان ایران و غرب در مساله هسته ای می دید امروز تنها نظاره گر رفت و آمدهای پرشمار دیپلماتیک میان ایران و 5+1 می باشد. همچنین آنکارا این نکته را به خوبی درک می کند که در صورت حصول توافق هسته ای میان ایران و گروه 5+1 جایگاه منطقه ای ایران بیش از گذشته تقویت شده و توان تاثیر گذاری ج.ا.ایران بر تحولات منطقه ای شکل رسمی تر و عمیق تری به خود خواهد گرفت و ایفای نقش ترکیه به عنوان یکی از کنشگران منطقه ای را با نوعی انفعال روبرو خواهد ساخت.
در اقدام نظامی اخیر عربستان علیه یمن نیز نگرانی آل سعود به عنوان یکی از سرسخت ترین مخالفین توافق هسته ای ایران و 5+1 از پیشرفت در مذاکرات هسته ای قابل مشاهده است. در واقع حمله عربستان به یمن در این مقطع زمانی می تواند به عنوان تلاش این کشور در جهت سوق دادن توجهات افکار عمومی از توفیقات مباحث هسته ای به ریاض باشد تا ز مذاکرات هسته ای تحت الشعاع اقدام نظامی عربستان علیه یمن قرار گیرد. از سویی دیگر عربستان کوشید تا با حمله به انصارالله یمن به نوعی به صف بندی سیاسی و نظامی در سطح منطقه و جهان اقدام کند تا از این طریق به زعم خود بتواند خللی در جریان مذاکرات هسته ای ایجاد نماید. این نکته هنگامی آشکارتر می شود که در نظر داشته باشیم عربستان در برابر یمنی که اکثریت جمعیت آن را به دلیل بافت قبایلی، افراد مسلح تشکیل می دهند و غالبا آموزش دیده نظامی هستند، اقبال چندانی برای توفیق در عملیات زمینی نخواهد داشت و تنها می تواند شانس خود را در حملات هوایی آزمایش کند. از سمت دیگر به نظر می رسد موافقت امریکا با اقدام نظامی عربستان علیه یمن در این مقطع زمانی بیش از آن که کمک به پیشبرد اهداف منطقه ای ریاض باشد به این جهت است که در خلال مذاکرات هسته ای و احتمال دستیابی به توافق جامع میان ایران و 5+1، ریاض، همچنان واشنگتن را به عنوان همپیمان در کنار خود ببیند و از ایجاد نوعی احساس واخوردگی در میان مقامات عربستان جلوگیری کند.
در صورت سفر اردوغان به تهران به نظر شما این سفر چه نتایجی را به دنبال خواهد داشت؟
اشرفی: با این که سفر مقامات بلندپایه دو کشور فرصت مغتنمی است برای گفتگو پیرامون مسایل و اختلافات فی مابین و تحکیم همکاری های موجود، با این حال به نظر می رسد مناسب تر آن است تا مقامات جمهوری اسلامی ایران با توجه به اظهارات نسنجیده اخیر اردوغان رییس جمهور ترکیه در قبال ایران و سخنان گستاخانه وی در خصوص برخی نمایندگان مجلس ایران که مخالف سفر وی به ایران بودند، پیش شرطی مانند عذرخواهی و توضیح مقامات آنکارا را برای انجام سفر اردوغان به ایران در نظر گیرند تا این تصور اشتباه در مقامات آنکارا ایجاد نشود که جمهوری اسلامی ایران از سر نیاز همکاری با ترکیه را در دستور کار قرار داده و تهران در هر شرایطی دیدار با مقامات ترکیه را خواهد پذیرفت. طبیعی است در صورتی که پیش شرط های سفر اردوغان به ایران مهیا شود می توان انتظار داشت که این سفر موجب حفظ تماس های میان دو طرف و نزدیک کردن مواضع در خصوص مسایل منطقه ای و تقویت همکاری های اقتصادی خواهد شد.
منبع: شفقنا