تاریخ : دوشنبه 17 فروردين 1394
کد 45428

چشم انداز اتحادیه اقتصادی اوراسیا در گفتگو با رحمت الله فلاح

اوراسیاگرایی در اندیشه راهبردی نخبگان روس عمق تاریخی دارد.

آران نیوز- این کارشناس مسائل اوراسیا معتقد است، اوراسیاگرایی نوین معرفت ژئوپلیتیکی از مناطقی است که سامانه امنیتی و زیرساخت‌های آن بسترهایی را فراهم آورده که روسیه می‌تواند با هزینه کمتر هژمونی خود را در قالب متحد راهبردی احیا سازد. 

رویکرد اوراسیا گرایی در روسیه بر مبنا و بستر چه اندیشه‌ای شکل گرفته است؟

اوراسیاگرایی در اندیشه راهبردی نخبگان روس عمق تاریخی دارد. به عبارتی به پارادایمی رهیافتی در حوزه پاسخ دهی به مولفه توسعه یافتگی تبدیل شده است. این پارادایم در مسیر تاریخی خود در معرض دگردیسی های ماهوی و شکلی قرار گرفته تا اینکه در وضعیت امروزین آن اصطلاح نواوراسیاگرایی را برداشته است. چون اوراسیاگرایی کلاسیک شاخصه های       هویتی خود را بر مبنای اسلاوگرایی ارتدوکس، ضد اسلامی، مبارزه با هویت گرایی قومی  (از جمله اقوام ترک آسیای مرکزی و قفقاز )قرار داده بود که در نهایت اهداف راهبردی اش "امپراطور محور" بود. اما اوراسیا گرایی نوین معرفت ژئوپلیتیکی از مناطقی است که سامانه امنیتی و سیاسی، زیرساخت های اقتصادی و فرهنگی آن بسترهایی را فراهم آورده است که روسیه می تواند با هزینه کمتر هژمونی خود را در قالب متحد راهبردی احیا و یا نهادینه سازد. در قرائت نوین مولفه هایی مانند؛ امپراطور گرایی، ضد اسلامی و ضد قومی جایگاه ندارد.

اتحادیه اقتصادی اوراسیا چه  تاثیری در اقتدار منطقه ای و فرامنطقه ای روسیه بوجود خواهد آورد ؟

این عامل بستگی به سرنوشت، برآیندها و فرایندها موجود و پیش رو دارد.  در محیط اوراسیای مرکزی به  عبارتی کشورهای استقلال یافته از روسیه ، نهادهای سیاسی، امنیتی و اقتصادی متعددی به مهندسی و معماری روسیه شکل گرفته است. در دو دهه اخیر خروجی قابل توجهی که بتواند بر جایگاه بین المللی روسیه تاثیر بگذارد مشاهده نشده است. به دلیل اینکه الگوی توسعه ای روسیه و حتی طرح امنیتی آن جذابیت لازم را  برای ملت های منطقه بوجود نمی آورد. با این اوصاف با وضعیت موجود این اتحادیه اثر گذاری چشم گیری در جایگاه روسیه نخواهد داشت.

چالش های روسیه در تقویت کمی و کیفی اتحادیه مذکور چیست؟

روس ها در عضو گیری جدید و تقویت بنیان های اقتصادی اتحادیه اقتصادی اوراسیا با چند چالش بنیادی و ساختاری مواجهند که به مهمترین آن اشاره می کنم؛ نخست آنکه کشورهای تازه استقلال یافته این منطقه همواره روسیه را تهدید استقلال خود می دانند. در این مورد عملیات روانی غرب نیز بسیار کار ساز می باشد. دوم آنکه اقتصاد چند کشور مهم آسیای مرکزی و قفقاز به صادرات منابع انرژی متکی است که در این زمینه با روسیه رقیب نیز هستند به نوعی اقتصاد روسیه در سطوح مختلف وابستگی اساسی به تعامل با غرب دارد. سومین دلیل به نوع طراحی های امنیتی روسیه در تنظیم رفتار کشورهای منطقه بر می گردد. الگوی رفتار امنیتی روس ها در بحران اوستیای جنوبی و آبخازیا برای گرجستان ، در بحران قره باغ برای جمهوری آذربایجان و بحران حاکمیتی دولت اوکراین در مناطق شرقی و جدایی  شبه جزیره کریمه ، نه تنها نگرانی های امنیتی کشورهای منطقه را گسترش داد بلکه برای نیروهای غرب گرا نیز فرصت مانور به وجود آمد.
در کنار موارد مذکور توجه به این مساله مهم است که اکثر کشورهای حاضر در اتحادیه عملا سود اقتصادی قابل توجیهی برای روسیه ندارند بلکه هزینه های روسیه را افزایش می دهند.اتحادیه اوراسیا جمعیتی معادل 170 میلیون نفر را در بر می‌گیرد که 84 درصد آن از روسیه است. از مجموع 2 هزار میلیارد تولید ناخالص ملی این اتحادیه هم 88 درصد متعلق به روسیه است.

رویکرد کشورهای عضو به اتحادیه اقتصادی اوراسیا بر چه مبنا قرار گرفته است؟

رویکرد اکثر کشورهای عضو بر مبنای فرصت محوری و منطق ژئوپلیتیکی نهاده شده است.کشورهایی مانند بلاروس،قرقیزستان ،ارمنستان و حتی تاجیکستان که در آینده احتمال پیوستن آن به اتحادیه بیشتر است وابستگی ساختاری به خدمات روسیه در حوزه اقتصادی و امنیتی دارند. میلیون ها کارگر از این کشورها مشغول در روسیه هستند پایگاه های نظامی روسیه را نیز در چارچوب قراردادهای درازمدت پذیرفته اند. مسلما هیچ بازیگری اکنون حاضر به ارائه خدمات هم سطح با روسیه بر این کشورها نمی شود.البته جایگاه قزاقستان قدری متفاوت است. قزاق ها از تکرار الگوی رفتاری روسیه در اوکراین را در نظر دارند. چون جمعیت 30 درصدی روس زبان در قزاقستان همچو بستری را مهیا می نماید. اما سعی در تعدیل قرائت روسی نسبت به اوراسیا را دارند.

مواضع و منافع کشورهایی مثل چین و اتحادیه اروپا و آمریکا نسبت به این اتحادیه چگونه است؟

مواضع چین تاحدودی ایجابی است. چین به دنبال هژمونی امنیتی در این منطقه نیست بلکه اولویت را حداکثر سازی مطلوبیت های اقتصادی خویش قرارداده و روندهای موفقیت آمیزی را ایجاد نموده است .راهبرد اتحادیه اروپا  در اوراسیای مرکزی (کشورهای استقلال یافته از روسیه) دارای سه مرحله ؛نفوذ ، نهادینه سازی ارزش ها و در نهایت تعارض سازی با روسیه می باشد. در حال حاضر در مرحله دوم یعنی نهادینه سازی ارزش ها می باشد. به همین جهت رویکرد مخالف آمیز با تشکیل این اتحادیه دارد.آمریکا برای جلوگیری از احیا قدرت روسیه تلاش در کشاندن بازی های امنیتی به ژئوپلیتیک پیرامونی و حتی داخلی روسیه است از همین رو هرگونه بازسازی موقعیت روسیه در بین کشورهای استقلال یافته از روسیه را مغایر با منافع راهبردی خود تعریف می نماید.
مطابق برنامه زمانی اعلام شده، کشورهای عضو این اتحادیه در سال 2016 بازار واحد عرضه دارو و تا سال 2019 بازار واحد نیروی برق تشکیل میدهند.مطابق این برنامه، بازار واحد نفت و گاز و فرآورده های نفتی اتحادیه اقتصادی اوراسیا هم تا سال 2025 تشکیل خواهدشد.

در این وضعیت گسترش اتحادیه اقتصادی اوراسیا چه تاثیرات سیاسی، ژئوپلیتیکی و اقتصادی خواهدداشت؟

در صورت موفقیت مسلما تاثیر ایجابی در مراودات اقتصادی و بازرگانی کشورهای عضو خواهد داشت.

کدام ظرفیت های منطقه ای می تواند قدرت اتحادیه اقتصادی اوراسیا را موثر سازد؟

بنظر می رسد همانطوری که در مبانی معرفتی نواوراسیا گران تحول جدی در حوزه پذیرش مقوله دینی و قومی غیر روس   (به مانند دین اسلام و زبان ترکی و هویت تمدنی ایرانی ) صورت گرفته است در پذیرش نقش آفرینی بازیگران مهم منطقه ای از جمله ایران و ترکیه توجه گردد.نگاه انحصاری به عرصه ژئوپلیتیک اوراسیا بدون توجه به قدرت عینی و ذهنی دو بازیگر مذکور چشم اندازها را پرابهام می نماید.

فرصت و تهدیدهای این اتحادیه برای ایران چیست؟

تشکیل هر نوع اتحادیه های منطقه ای که حضور غرب (آمریکا و اتحادیه اروپا) را کاهش و پرهزینه نماید مسلما در راستای منافع منطقه ای ج.ا.ایران قابل تعریف می باشد. اما با توجه به اینکه آسیای مرکزی و قفقاز در محیط پیرامونی ، حاوی پتانسیل های اقدام اقتصادی ، فرهنگی برای ایران می باشد به صورت انحصاری در چارچوب مدیریت روسی تعریف گردد، در راستای مطلوبیت منافع منطقه ای کشورمان نخواهد شد.

منبع: خبرگزاری فارس

  • نوشته شده
  • در دوشنبه 17 فروردين 1394
captcha refresh